بایگانی‌های واژگان کاربردی زبان انگلیسی - صفحه 28 از 35 - الفبای زبان
ترکیب واژگان با کلمه friend 16 بهمن 1402

ترکیب واژگان با کلمه friend

Friend دوست / رفیق New friend دوست جدید Ex-Friend دوست سابق Best friend بهترین دوست Close friend دوست نزدیک Good friend دوست خوب Dear friend دوست عزیز Old friend دوست قدیمی Mutual friend دوست مشترک Childhood friend دوست دوران بچگی School friend دوست مدرسه Family friend دوست خانوادگی Social friend دوست اجتماعی Casual friend دوست […]

کلمات ربط   in order to/so as to / to 15 بهمن 1402

کلمات ربط  in order to/so as to / to

 in order to، so as to و to  هر سه نوعی کلمه ربط محسوب می شوند که در ابتدای یک عبارت وابسته قرار می گیرند تا هدف از انجام فعالیت اشاره شده در عبارت اصلی جمله را عنوان کنند.    I want to get back home soon in order to go to bed early  I […]

عبارات کاربردی گواهی نامه 11 بهمن 1402

عبارات کاربردی گواهی نامه

Certified گواهي شده Certificate of death گواهي فوت testimony oral evidence گواهي false evidence گواهي كذب license certificate گواهينامه bogus certificate گواهينامه جعلي driving license گواهينامه رانندگي sick-leave certificate گواهینامه مرخصی استعلاجی

درباره افعال inhabit & occupy 11 بهمن 1402

درباره افعال inhabit & occupy

 inhabit زندگی کردن در یک مکان یا منطقه برای مدت طولانی یا بطور همیشگی  این فعل معمولاً بصورت مجهول بکار می‌رود.  The island is mainly inhabited by sheep در آن جزیره عمدتاً گوسفند‌ها زندگی می‌کنند. The remoter mountain regions are still inhabited by indigenous tribes occupy زندگی کردن در یک اتاق، خانه یا ساختمان (برای […]

گرامر حروف ربط جفتی یا زوجی 10 بهمن 1402

گرامر حروف ربط جفتی یا زوجی

both … and  either … or

علایم اختصاری رایج در چت کردن (۲) 10 بهمن 1402

علایم اختصاری رایج در چت کردن (۲)

علایم اختصاری رایج در چت کردن DC مخفف: Disconnect به معنای: قطع ارتباط با اینترنت C مخفف: See به معنای: دیدن، می بینمت U R مخفف: Your به معنای: برای شما K مخفف: Okay به معنای: خوبه، باشه، قبوله LTR مخفف: Later به معنای: بعدأ OMG مخفف: Oh My GOD به معنای: آه خدای من!

چند واژه کاربردی (۱۰۰) 10 بهمن 1402

چند واژه کاربردی (۱۰۰)

Blame: To accuse. To hold responsible مقصر دانستن، سرزنش کردن Blanket: A cloth cover used to keep warm پتو Bleed: To lose blood خون آمدن از Blind: Not able to see کور Block: To stop something from being done. To prevent movement بلوك،بلوك کردن Blood: Red fluid in the body خون Blow: To move with […]

چند اپلیکیشن کاربردی برای یادگیری زبان انگلیسی 09 بهمن 1402

چند اپلیکیشن کاربردی برای یادگیری زبان انگلیسی

  • برای لیسینینگ : TED podcast player – Castbox • برای اسپیکینگ : ELSA: Learn and Speak English English conversation practice • برای فلش کارت :  Vocabulary Flashcards – IELTS AnkiMobile Flashcards • برای برنامه ریزی (تایمر) : Productive Habit Tracker Focus To-Do: Focus Timer Tasks • برای تقویت لغت : Tongo – Learn […]

واژه «Spirits» 09 بهمن 1402

واژه «Spirits»

Spirits  Happy; in a good mood=(to be) In good/high spirits  سرحال/خوشحال بودن، حوصله داشتن، شاد و شنگول بودن، هیجان زده بودن   After she won the tennis tournament, Elizabeth was in good spirits الیزابت بعد از اینکه در مسابقات تنیس برنده شد، خوشحال بود.  Sam was in good spirits after receiving his Christmas bonus سام […]

انواع صداها 07 بهمن 1402

انواع صداها

Sneeze عطسه کردن Cough سرفه کردن Snore خر و پف کردن Moan and groan غرولند کردن Growl غر غر کردن Murmur زمزمه کردن Mumble زیر لب چیزی گفتن Whisper پچ پچ کردن Whistle سوت زدن Shout داد کشیدن Scream جیغ کشیدن Voice صدا(انسان) Sound صدا (غیر انسان)