ویژگی های اخلاقی افراد (۸)
Warm & friendly گرم و صمیمی Cold & unfriendly سرد و خشک رفتار Clever باهوش Shy کم رو، خجالتی Cheeky پر رو Cowardly بزدل Courageous شجاع Punctual خوش قول Silly احمق Nosy فضول Emotional احساسی Gossip خبرچین
My alarm didn’t go off
?Why are you late چرا دیر کردی؟ My alarm didn’t go off ساعتی که کوک کرده بودم زنگ نخورد/ به صدا در نیامد.
واژگان کاربردی -قسمت سوم (۱۰۴)
۸۱٫ Sprain: رگ به رگ شدن ۸۲٫ Pins and needles: سر شدن ۸۳٫ Tetanus: کزاز, Lockjaw ۸۴٫ Viral pneumonia: ذات الریه ویروسی ۸۵٫ Mumps: اوریون ۸۶٫ Obesity: مرض چاقی ۸۷٫ Fungal infection: عفونت قارچی ۸۸٫ Gastric ulcer : زخم معده ۸۹٫ Gastritis: ورم معده ۹۰٫ Malnutrition: سو تغذیه ۹۱٫ Rheumatism: روماتیسم ۹۲٫ Hemorrhage : خونریزی […]
واژگان کاربردی -قسمت دوم (۱۰۳)
۴۱٫ Cancer: سرطان ۴۲٫ Asthma: آسم ۴۳٫ Plague: طاعون ۴۴٫ Cholera: وبا ۴۵٫ Chicken pox: آبله مرغان ۴۶٫ Twist: پیچ خوردگی ۴۷٫ Bruise: کبود ۴۸٫ Inflammation: تورم، Swelling ۴۹٫ Swallow: متورم ۵۰٫ Wounded: زخمی ۵۱٫ Injured: مجروح ۵۲٫ Burn: سوختگی ۵۳٫ Cut: بریدگی ۵۴٫ Fracture: شکستگی ۵۵٫ Bloodshed: خونریز ۵۶٫ Stutter: لکنت، Stammer ۵۷٫ Retarded: […]
واژگان کاربردی -قسمت اول (۱۰۲)
۱٫ headache: سردرد ۲٫ backache: كمر درد ۳٫ amnesia: بيماري فراموشي ۴٫ anemia: کم خوني ۵٫ bloodshed: خونريزي ۶٫ brain sickness: نقص عقل ۷٫ bladder stone: سنگ مثانه ۸٫ cancer: سرطان ۹٫ tooth ache: دندان درد ۱۰٫ chicken pox: آبله مرغان ۱۱٫ Sore Throat: گلو درد ۱۲٫ constipate: يبوست,خشکی ۱۳٫ depression: افسردگی ۱۴٫ ear ache: […]
در واکنش به صحبتهایی که شگفت زده می شویم
I don’t/can’t believe it باورم نمیشه. / نمیتونم باور کنم. You must be kidding (joking) حتما داری شوخی می کنی! Really واقعا؟ How fantastic چه عالی! That’s great news خبر فوق العاده ایه! What a great idea چه ایده فوق العادهای! Oh no وای نه! What a pity چه حیف!
چند واژه راجع به استایل افراد
Chic شیک Stylish خوش پوش Sassy پر زرق و برق Elegant برازنده Exclusive منحصر به فرد Smart آراسته Legendary افسانه ای Remarkable جالب توجه Sophisticated امروزی /مجلسی
واژگان Yawn/Cough/Hiccup/Sneeze
Cough سرفه کردن Hiccup سکسه کردن Sneeze عطسه کردن Yawn خمیازه کشیدن
عباراتی که حواس پرت ها بیشتر استفاده می کنند
It slipped my mind یادم رفت. I lost my train of thought رشته افکارم پاره شد. I have memory like a sieve حافظهم داغونه. I don’ t remember you شما رو بخاطر نمیارم. I can’ t place you شما رو بجا نمیارم.
نکات ساده اما مهم
کاربردهای مختلف حرف تعریف معین (the) در پاره ای از عبارات و اصطلاحات؛ در آغاز … at the beginning در همان موقع … at the same time هنگام عصر… in the evening واقعیت را گفتن … to tell the truth روی هم … on the whole در پایان … at the end of از […]
Wednesday, 8 January , 2025