جملات کوتاه انگلیسی با ترجمه (۲۹)
A person who accept everything about you is the same person who deserve everything in you کسی که همه چیز تو رو می پذیره همون کسی که لایق همه چیز توست. When they take away the very thing that fills your heart You see just how empty this world can truly get وقتی تنها چیزی […]
افعال ترکیبی(۲)
set out شروع به کار کردن put off به تاخیر انداختن back up پشتیبانی pass away فوت شدن fall down فرو ریختن call off کنسل کردن
کاربرد «really» در زبان انگلیسی
کاربرد “really” در زبان انگلیسی به عنوان قید متداول است. این کلمه در جملات انگلیسی معمولا قبل از صفت یا قید قرار می گیرد. این کلمه در زبان انگلیسی در دو معنای” زیاد و یا واقعا” مورد استفاده قرار می گیرد. در این پست به بررسی کاربرد این واژه در زبان انگلیسی و گرامر کاربردی […]
تفاوت بین log in و log on
از فعل log on زمانی استفاده می کنیم که بخواهیم درباره وصل شدن به یک سرور یا پیوستن به یک چت روم یا سایت بازی صحبت کنیم: Matt tried to log on to the company’s network, but couldn’t connect for some reasons After logging on, I accessed the shared files from the client از فعل […]
۷ واژه ی کاربردی با free
۷ واژه ی کاربردی با free Freedom آزادی Free enterprise اقتصاد آزاد، کسب و کار آزاد، رقابت آزاد درسیستم سرمایه داری Free handed سخاوتمند، دست و دل باز Free port بندر آزاد Freethinker آزاد اندیش Freeman آزاده Free university دانشگاه آزاد
معادلهای «It is important»
عبارت “It is important” یکی از عبارتهای پرتکرار و پرکاربرد در مکالمات روزمرهی انگلیسی به حساب میاد که تو این پست به معادلهای اون اشاره میکنیم: It’s significant It’s essential It’s remarkable It’s notable It’s substantial It’s meaningful It’s considerable It’s serious
فعل «to predict»
پیش بینی کردن to predict It’s difficult to predict that مثال: پیش بینی کردنش مشکله. Newspapers predicted that the president would be re-elected روزنامه ها پیش بینی کردند که رئیس جمهور دوباره انتخاب خواهد شد. It’s difficult to predict the long-term effect of this decision مشکله که بشه نتایج بلند مدت این تصمیم رو پیش […]
۱۰ عبارت کاربردی برای «حق انتخاب دادن »
You choose It’s up to you (You can) do what / as you like Do as you please The choice is yours Make up your own mind It’s fine by me if you want to It’s no skin off my nose It’s your decision Don’t mind me
مترادف های واژه «Big»
Different ways to say ”BIG” Large Huge Giant Hefty Gigantic Sizeable Colossal Massive Immense Enormous Monstrous Humongous Tremendous Considerable
واژگان مربوط به درآمدها
انواع و اقسام درآمدها و یا مبالغی رو که بسته به سن، حرفه، سرمایه گذاری و یا نوع رابطه می توان بدست آورد، را می توان به طور کلی در چند کلمه زیر خلاصه کرد: Pension: مستمری بازنشستگی Grant:کمک هزینه تحصیلی، بورس Fee: حق الزحمه، حق وکالت، حق طبابت Salary:حقوق بخصوص در بازه های طولانی […]
Wednesday, 8 January , 2025