بایگانی‌های لغات ضروری زبان - صفحه 4 از 26 - الفبای زبان
مترادفی برای فعل «Tear up» 16 مرداد 1403

مترادفی برای فعل «Tear up»

فعل عبارتی (phrasal verb) Tear up به معنای “پاره کردن” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: rip into pieces مثال: I tore up my ex-wife’s letters and gave them back to him همه نامه های همسر سابقم را پاره کردم و به او برگرداندم.   The old photo album had been torn into pieces, […]

واژه «Numb» به چه معنی است؟ 08 مرداد 1403

واژه «Numb» به چه معنی است؟

Numb definition :If a part of your body is numb, you are unable to feel it, usually for a short time نکته: در کلمه numb حرف “b ” تلفظ نمی شود. یکی از کاربرد های کلمه numb به عنوان صفت: کلمه “numb” چند کاربرد دارد؛ یکی از کاربردهای این کلمه مفهوم “بی حسی” را بیان […]

واژه «Essay» به چه مفهوم است؟ 08 مرداد 1403

واژه «Essay» به چه مفهوم است؟

Essay   SYN: make an attempt at; test (رسمی) کوشش کردن، سعی و تلاش کردن؛ آزمایش کردن، امتحان کردن   In 1961 the actor Paul Newman essayed the role that perhaps best defined his screen persona, that of pool shark “Fast” Eddie Felson in The Hustler در سال ۱۹۶۱، پل نیومن بازیگری نقشی را امتحان […]

«To wobble» به چه معناست؟ 07 مرداد 1403

«To wobble» به چه معناست؟

to wobble syn=fall forward=falter= tremble= shake تلوتلو خوردن   throw away trash دور ریختن زباله  

واژه ای برای «شایستگی ، استعداد» 06 مرداد 1403
واژه caliber؛

واژه ای برای «شایستگی ، استعداد»

caliber شایستگی استعداد، کاردانی، لیاقت  فقط شخصی با استعداد او می تونه این کارو انجام بده. Only someone of his caliber can do this job  کجا می تونیم یکی دیگه در حد و اندازه های او پیدا کنیم؟ ?Where can we find another person of his/her caliber اون مدرسه دانش آموزانی در حد و اندازه […]

معادل‌های «It is important» 06 مرداد 1403
معادل هایی برای گفتن «مهم است»؛

معادل‌های «It is important»

 عبارت “It is important” یکی از عبارت‌های پرتکرار و پرکاربرد در مکالمات روزمره‌ی انگلیسی به حساب میاد که تو این پست به معادل‌های اون اشاره می‌کنیم:    It’s significant It’s essential It’s remarkable It’s notable It’s substantial It’s meaningful It’s considerable It’s serious

واژه « To predict» 06 مرداد 1403

واژه « To predict»

to predict  پیش بینی کردن مثال: It’s difficult to predict that پیش بینی کردنش مشکله.   Newspapers predicted that the president would be re-elected. روزنامه ها پیش بینی کردند که رئیس جمهور دوباره انتخاب خواهد شد. It’s difficult to predict the long-term effect of this decision  مشکله که بشه نتایج بلند مدت این تصمیم رو […]

افرادی که در زمینه پزشکی فعالیت می کنند/ Specialist & Midwife کیست؟ 03 مرداد 1403

افرادی که در زمینه پزشکی فعالیت می کنند/ Specialist & Midwife کیست؟

با نام افرادی که در زمینه پزشکی فعالیت می کنند به انگلیسی آشنا شویم. Dentist دندان پزشک A dentist, also known as a dental surgeon, is a surgeon who specializes in dentistry, the diagnosis, prevention, and treatment of diseases and conditions of the oral cavity یک دندان پزشک، یا جراح دندان، نوعی از جراح است […]

فعل ترکیبی «get around» 02 مرداد 1403

فعل ترکیبی «get around»

یکی از کاربردهای فعل ترکیبی get around معنی ‘رفت و آمد کردن’ است. یعنی اینکه شخصی مثلا در یک شهر به مکانی یا مکان هایی برود. این رفت و آمد کردن مثلا ممکن است به واسطه شغل باشد، یا ممکن است شخصی به عنوان جهانگر وارد شهری شود و طبیعتا برای دیدن مکان های مختلف […]

واژه «Elliptical» 02 مرداد 1403

واژه «Elliptical»

Elliptical  (adj)=oval; ambiguous, either purposely or because key words have been left out بیضی شکل، بیضی؛ مبهم، گنگ؛ فشرده، موجز، کوتاه؛ (دستور) (عبارت) حذف دار، دارای حذف؛ (اجزای جمله) مستتر، مقدر، محذوف، افتاده An elliptical billiard ball wobbles because it is not perfectly round; an elliptical remark baffles because it is not perfectly clear یک […]