کلمات مرتبط با ورزش کردن
Strength معنی : قدرت مثال : Lifting weights increases your strength ترجمه : وزنهبرداری قدرت شما را افزایش میدهد. Endurance معنی : استقامت مثال:Running long distances helps build endurance. ترجمه:دویدن مسافتهای طولانی به تقویت استقامت کمک میکند. Flexibility معنی : انعطاف پذیری مثال :Yoga improves flexibility in your muscles ترجمه :یوگا انعطافپذیری عضلات شما […]
واژگانی که به معنی ” غنی و ثروتمند ” هستند
لغت هایی که به معنی ” غنی و ثروتمند ” هستند Affluent Wealthy Prosperous Rich Well- off
برخی ویژگی های شخصیتی افراد/ خسیس، بدجنس
Stingy خسیس Mean بدجنس Arrogant مغرور Sociable اجتماعی Emotional احساسی Friendly صمیمی Patient صبور Introvert درونگرا Extrovert برونگرا
واژه «Inefficient» به چه معناست؟
Inefficient ناکارآمد ، بی کفایت⠀ ⠀Synonyms : ineffective , ineffectual , incapable⠀ ⠀ Inefficient means something or someone doesn’t work very well and wastes energy and time ناکارآمد یعنی چیزی یا کسی که خیلی خوب کار نمیکند و انرژی و وقت را هدر میدهد. Existing methods of production are expensive and inefficient روش های موجود […]
۲ اصطلاح کاربردی انگلیسی/ «ناشی بازی درآوردن!» به انگلیسی
Serves you right حقته! He hit me! – It serves you right او مرا زد- حقته! I hear his wife is divorcing him. It serves him right after the way he’s treated her شنیده ام همسرش از او طلاق می گیرد. بعد از رفتاری که با او داشته است ، این حرکت حقشه! […]
عبارت «By no means» به چه معناست؟
By no means syn : by no means=in no way=not at all به هیچ وجه He is by no means a weak opponent او به هیچ وجه حریف ضعیفی نیست by no means will I go along with that decision یا به هیچ وجه با آن تصمیم همراهی نخواهم کرد It is by no […]
واژه «old hand» به چه معناست؟
Old hand ماهر؛ کار کشته، با تجربه I am an old hand on these occasions من تو این جور مواقع کار کشته ام I am becoming something of an old hand at these debates من در این نوع مناظره ها به یه کار کشته/ ماهر تبدیل می شوم
چند اصطلاح انگلیسی موقع خرید کردن (۱۳)
?Is this on sale تخفیف خورده؟ ?Can I return this میتونم پسش بدم؟ ?Can I try it on میتونم پرو کنمش؟ ?Is tax included آیا مالیاتش حساب شده؟
واژه ای برای «رک و راست بودن» در انگلیسی
upfront صادق، رک و روراست ، بی غل و غش Adam has always been upfront with us آدام همیشه با ما روراست بوده است She wasn’t upfront about her real intentions او درمورد نیات واقعیش با ما روراست نبود.
به آدم «خانه نشین» چه می گویند؟
Homebody=One whose interests center on the home معنی: خونه دوست؛ خانه نشین- کسی که اهل فعالیتهای بیرون خونه نیست و در خونه موندن رو ترجیح میده. Terry’s a bit of a homebody, so there was no more clubbing تری کمی خانه نشین/ خانه دوست است، بنابراین دیگر خبری از باشگاه نبود I’ll […]
Sunday, 17 November , 2024