تفاوت Moisture & Humidity
The difference between Moisture & Humidity Both of them refer to the amount of Water Contained in the Air هر دوی آنها به میزان آب موجود در هوا اشاره دارند Humidity is measurement of Vapour Content.(Water in Gas state.) رطوبت اندازه گیری محتوای بخار است. (آب در حالت گاز)./رطوبت، نم، تری، مقدار رطوبت هوا Moisture […]
اصطلاحات ولغات حوزه سلامت
Stay fit and healthy تندرست و سالم ماندن Follow a healthy diet رعایت رژیم غذایی سالم Have a good night’s sleep خواب خوب داشتن Boost your immune system تقویت سیستم ایمنی بدن Reduce stress levels کاهش سطح استرس Stay hydrated هیدراته ماندن/ آب کافی به بدن رساندن Take regular exercise ورزش منظم داشتن Practice good […]
جملات کوتاه انگلیسی با ترجمه (۳۱)
the beauty of pure and genuine connections is they do not feel heavy even in disagreements زیبایی، پیوند خالص و اصیل به این است که حتی در اختلاف نظرها احساس سنگینی ندارید. Create new habits. Meet new people. Try a new routine. Wake up earlier. There are too many possibilities in life to not be […]
واژگان کاربردی (۱۰۵)
math-ریاضیات measurements-واحد اندازه گیری -meter – متر, centimeter – سانتیمتر, kilogram – کیلوگرم, half – نصف, circle – دایره, square – مربع temperature – دما, date – تاریخ, weight – وزن, edge – لبه, corner – گوشه
رایج ترین شغلها به زبان انگلیسی (۱۱)
adviser مشاور apprentice کارآموز chief executive مدیر عامل اجرایی executive مدیر PA دستیار شخصی operator اپراتور clerk منشی officer افسر managing director مدیرعامل acting بازیگری
۷ واژه ی کاربردی با free
۷ واژه ی کاربردی با free Freedom آزادی Free enterprise اقتصاد آزاد، کسب و کار آزاد، رقابت آزاد درسیستم سرمایه داری Free handed سخاوتمند، دست و دل باز Free port بندر آزاد Freethinker آزاد اندیش Freeman آزاده Free university دانشگاه آزاد
فعل «to predict»
پیش بینی کردن to predict It’s difficult to predict that مثال: پیش بینی کردنش مشکله. Newspapers predicted that the president would be re-elected روزنامه ها پیش بینی کردند که رئیس جمهور دوباره انتخاب خواهد شد. It’s difficult to predict the long-term effect of this decision مشکله که بشه نتایج بلند مدت این تصمیم رو پیش […]
مترادف های واژه «Big»
Different ways to say ”BIG” Large Huge Giant Hefty Gigantic Sizeable Colossal Massive Immense Enormous Monstrous Humongous Tremendous Considerable
ضمایر موصولی (Wh ها)
در دستور زبان انگلیسی، ضمیر کلمهای است که بهجای اسم یا گروه اسمی مینشیند و نقشهای مختلفی میگیرد. ضمایر انگلیسی با توجه به موقعیتی که در جمله دارند، به انواع گوناگونی تقسیم میشوند. how کیفیت و چگونگی how high برای ارتفاع how much برای مقدار how tall برای قد شخص of which برای مالکیت شی […]
واژگان مربوط به درآمدها
انواع و اقسام درآمدها و یا مبالغی رو که بسته به سن، حرفه، سرمایه گذاری و یا نوع رابطه می توان بدست آورد، را می توان به طور کلی در چند کلمه زیر خلاصه کرد: Pension: مستمری بازنشستگی Grant:کمک هزینه تحصیلی، بورس Fee: حق الزحمه، حق وکالت، حق طبابت Salary:حقوق بخصوص در بازه های طولانی […]
Sunday, 17 November , 2024