بایگانی‌های الفبای زبان - صفحه 9 از 188 - الفبای زبان
تفاوت sometimes & simetime &some time در چیست؟ 01 آبان 1403

تفاوت sometimes & simetime &some time در چیست؟

Sometimes Sometime Some time فرق بین اینها چیست… Sometimes  گاهی اوقات Example: I sometimes see my friend Sometime  سری یک فرصت مناسب Example: Let’s get together sometime بیا سری یک فرصت مناسب همدیگر را ببینیم. Some time   مدتی Example: It took me some time to fix my car  

چند ساختار پرکاربرد با Make 01 آبان 1403

چند ساختار پرکاربرد با Make

Make an effort تلاش کردن Make an inquiry درخواست دادن Make an excuse بهانه آوردن Make a fortune وضع خوب مالی به دست آوردن Make friends دوست پیدا کردن Make a fuss غر زدن

۳ اصطلاح کاربردی/ keep it dark به چه معناست؟ 30 مهر 1403

۳ اصطلاح کاربردی/ keep it dark به چه معناست؟

Keep it dark مخفی نگه داشتن، صدایش را درنیاوردن I’m on leave در مرخصی هستم My lips are sealed دهنم قرصه

چند عبارت کاربردی مربوط به وقت و زمان 30 مهر 1403

چند عبارت کاربردی مربوط به وقت و زمان

  At your earliest convenience در اولین فرصت Time and again چندین بار…بارها Every other day یک روز در میان Time presses وقت تنگ است Spare time وقت آزاد…اوقات فراغت Time is up وقت تمام است In the nick of time سر بزنگاه  

کلمات مرتبط با ورزش کردن 30 مهر 1403

کلمات مرتبط با ورزش کردن

  Strength معنی : قدرت مثال : Lifting weights increases your strength ترجمه : وزنه‌برداری قدرت شما را افزایش می‌دهد. Endurance معنی : استقامت مثال:Running long distances helps build endurance. ترجمه:دویدن مسافت‌های طولانی به تقویت استقامت کمک می‌کند.  Flexibility معنی : انعطاف پذیری مثال :Yoga improves flexibility in your muscles ترجمه :یوگا انعطاف‌پذیری عضلات شما […]

فعل عبارتی Bear out به چه معناست؟ 28 مهر 1403

فعل عبارتی Bear out به چه معناست؟

فعل عبارتی (phrasal verb)  Bear out به معنای “تایید کردن” است.   مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Confirm that something is correct   مثال: Statistics bear out the government’s claims on the issue آمار، ادعاهای دولت درمورد این موضوع را تایید می‌کند.  

عبارت Egg on به چه معناست؟ 28 مهر 1403

عبارت Egg on به چه معناست؟

‌ ‌فعل عبارتی (phrasal verb)  Egg on به معنای “تشویق کردن، تهییج کردن” هستش.   مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Encourage   مثال: The other students egged him on when he started arguing with the teacher وقتی او با معلم بحث می‌کرد بقیه دانش‌آموزان او را تشویق می‌کردند.  

گرامر So و Such در زبان انگلیسی 24 مهر 1403

گرامر So و Such در زبان انگلیسی

تهیه و تنظیم: حسین شیردل/ در گرامر زبان انگلیسی کلمه‌های زیادی هستند که کاربرد مشابهی دارند اما ساختار و نقش آن‌ها در جمله تفاوت زیادی دارد. این شباهت در معنی کلمات باعث می‌شود جمله‌سازی با این کلمه‌ها برای بسیاری از زبان‌آموزان دشوار شود. در این مطلب از مجموعه مطالب زبان انگلیسی مجله «فرادرس» تفاوت گرامر […]

افعال بی قاعده 24 مهر 1403

افعال بی قاعده

تهیه و تنظیم: شیدامهدوی/ همانطور که می دانید افعال در زبان انگلیسی در قالب زمان گذشته به دو دسته تقسیم می شوند: افعال با قاعده (regular) و افعال بی قاعده (Irregular). افعال با قاعده که تکلیفشان مشخص است؛ این افعال از قاعده افزودن ed به انتهای فعل پیروی می کنند. ولی افعال بی قاعده از […]

اسامی قابل شمارش یا Countable nouns /اسامی غیر قابل شمارش یا Uncountable nouns 24 مهر 1403

اسامی قابل شمارش یا Countable nouns /اسامی غیر قابل شمارش یا Uncountable nouns

اسامی قابل شمارش یا Countable nouns به آن دسته از اسامی گفته می‌شود که می‌توان آنها را دانه دانه شمرد، مثلا سیب، کتاب، معلم، آرزو و … اسامی قابل شمارش را می‌توان با s یا es جمع بست. a book; a teacher; a wish; an idea یک کتاب، یک معلم، یک آرزو، یک ایده books; […]