بایگانی‌های الفبای زبان vocabulary - صفحه 5 از 13 - الفبای زبان
Foodie به چه معناست؟ 10 مهر 1403

Foodie به چه معناست؟

  foodie اهل غذا ، شکمو، کسی که به امور تهیه و پخت و صرف خوراک خوب به ویژه در رستوران ها علاقه ی خاص دارد

اصطلاحی برای برای “احمق بودن” فرد 10 مهر 1403

اصطلاحی برای برای “احمق بودن” فرد

اصطلاح bananas وقتی برای شخص استفاده می شود به مفهوم احمق بودن و خل بودن یا عصبانی شدن فرد استفاده می شود. مثال: You must be bananas if you don’t marry him   باید احمق/خل و چل باشی که باهاش ازدواج نکنی She’ll go bananas when you tell her the news او خیلی عصبانی می […]

اصطلاح To go box به چه معناست؟ 10 مهر 1403

اصطلاح To go box به چه معناست؟

To go box=takeout box=doggie bag پک کردن غذای مانده/ظرف غذای  بیرون بر این اصطلاح وقتی استفاده می شود که بخواهیم غذای مانده را در ظرفی پک کنیم و ببریم. Leftover غذای مانده (در رستوران)   May I have a to go box ممکنه ظرف پک برام بیارید؟    

۴اصطلاح/ وقت ندارم‌! _ پایه ام… 09 مهر 1403

۴اصطلاح/ وقت ندارم‌! _ پایه ام…

Get off my back دست از سرم بردار… I’m easy برام فرقی نداره  I’m out of time وقت ندارم I’m game من پایه ام

قسمت های مختلف دست به انگلیسی 07 مهر 1403

قسمت های مختلف دست به انگلیسی

Thumb شست Index finger انگشت اشاره Middle finger انگشت وسط Ring finger انگشت حلقه Little finger انگشت کوچک Palm کف دست Wrist مچ دست Knuckle بند انگشت Fingernail ناخن انگشت  

برخی لوازم آشپزخانه به انگلیسی (۳) 03 مهر 1403

برخی لوازم آشپزخانه به انگلیسی (۳)

چای ساز Tea maker توستر Toaster کتری Kettle میکسر Mixer یخچال Refrigerator مخلوط کن Blender کابینت Cabinet هود اجاق گاز Cooker hood مایکروویو Microwave مایع ظرفشویی Dish soap پیشخوان آشپزخانه Kitchen counter میز شام Dinner table ترازوی اشپزخانه Kitchen scale سطل پدال Pedal bin گریل Grill کشو Drawer

۴واژه کاربردی/stationary به چه معناست؟ 27 شهریور 1403

۴واژه کاربردی/stationary به چه معناست؟

appreciation دو معنی داره: ۱) سپاس و قدردانی ۲)فهم و درک   stationAry : ساکن- بی حرکت stationEry: لوازم تحریر repair and maintenance: تعمیر و نگهداری

واژه انگلیسی “لات،ارازل” 25 شهریور 1403

واژه انگلیسی “لات،ارازل”

Yob (noun): a young man who behaves in a very rude, offensive and sometimes violent way لات، بی سر و پا، آشوبگر، ارازل Example: A couple of yobs damaged his car چندتا لات به ماشینش خسارت زدند.    

واژه «Inefficient» به چه معناست؟ 11 شهریور 1403

واژه «Inefficient» به چه معناست؟

Inefficient ناکارآمد ، بی کفایت⠀ ⠀Synonyms : ineffective , ineffectual , incapable⠀ ⠀ Inefficient means something or someone doesn’t work very well and wastes energy and time ناکارآمد یعنی چیزی یا کسی که خیلی خوب کار نمیکند و انرژی و وقت را هدر میدهد. Existing methods of production are expensive and inefficient روش های موجود […]

اصطلاح اسلنگ «فلان چیز حالمو گرفت» 11 شهریور 1403

اصطلاح اسلنگ «فلان چیز حالمو گرفت»

bum someone out [US, slang] فلان چیز حالمو گرفت!/زد تو پَرم! syn=to make someone feel sad, annoyed or disappointed اصطلاح to bum someone out یعنی کسی رو ناراحت، ناامید و آزرده‌خاطر کردن ولی چون این اصطلاح تو دسته اسلنگ‌ها (slang) یا همون اصطلاحات خیلی عامیانه و کوچه‌بازاری قرار میگیره باید یه معادل خیلی عامیانه براش […]