فعل عبارتی «Call on» به چه معناست؟
فعل عبارتی (phrasal verb) Call on به معنای “در خواست کمک کردن” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Ask for help مثال: The President called on the wealthy countries for financial aid after the floods destroyed much of the country’s agriculture پس از سیل که بخش عمده ای از کشاورزی کشور […]
جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۸۲)
If you want a long term relationship, follow the simple rule; “never lie. اگه ميخواى يه رابطه ى طولانى مدت داشته باشى يه قانون ساده هست كه بايد ازش پيروى كنى؛ “هيچوقت دروغ نگو”. You were always mine, I just had to find you تو همیشه مال من بودی، من فقط باید پیدات میکردم. If […]
اعلام برندگان جایزه ملی کتاب آمریکا
«پرسیوال اورت» برنده بخش داستانی هفتاد و پنجمین دوره از جایزه ملی کتاب آمریکا شد. به گزارش الفبای زبان، «پرسیوال اورت» برای نگارش رمان «جیمز» که بازنویسی از اثر «ماجراهای هاکلبری فین» نوشته «مارک تواین» است، مبلغ ۱۰ هزار دلار را به عنوان برنده جایزه ملی کتاب داستانی دریافت کرد. این جایزه یکی از معتبرترین […]
چند اصطلاح کاربردی / The door was ajar به چه معناست؟
The door was ajar در نیمهباز بود! what a hunk چه پسر جذابی! don’t play hard to get ناز نکن.. I fancy you من ازت خوشم میاد. hold me tight محکم بغلم کن!
فعل عبارتی «Bring forward» به چه معناست؟
فعل عبارتی (phrasal verb) Bring forward به معنای “زودتر از زمان تعیین شده اتفاق افتادن” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Make something happen earlier than originally planned مثال: The meeting has been brought forward to this Friday instead of next week because some people couldn’t make it then این جلسه به […]
۳ اصطلاح کاربردی/ I lost my cool به چه معناست؟
I lost my cool از کوره در رفتم! Call on در خواست کمک کردن Provided that به شرطی که!
فعل «Bog down» به چه معناست؟
فعل عبارتی (phrasal verb) Bog down به معنای “کند جلو رفتن، پیشرفت آهسته داشتن” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Slow make progress مثال: Yasini got bogged down in his research and didn’t finish the project in time یاسینی در انجام تحقیقات پیشرفت کندی داشت و پروژه را به موقع به […]
تفاوت Get on/ Get in/Get out/ Get off
get in / Get on سوار شدن ,داخل شدن get out/ get off پیاده شدن ,خارج شدن Get on: از get on برای وسایل حمل و نقلی استفاده می کنن که بتونیم داخلشون وایسیم و راه بریم مثل اتوبوس ،قایق،قطار یا هواپیما برای مثال: I got on the bus and went home […]
۳ اصطلاح انگلیسی/ «Over my dead body» به چه معناست؟
Neck of the woods در منطقه با همسایگی چیزی یا کسی بودن Needle in a haystack یافتن سوزن درانبار کاه /تلاش سخت برای پیدا کردن چیزی Over my dead body محاله بزارم انجامش بدی/ مگر ازجنازه من رد شی انجام شه
۳ اصطلاح انگلیسی/ «Let your hair down» به چه معناست؟
have a cow عصبانی و غمگین شدن از چیزی Let your hair down ریلکس بودن و لذت بردن / خوش گذراندن many moons زمان خیلی طولانی / مدت خیلی زیاد
Sunday, 22 December , 2024