چند اصطلاح با ملیتها (۱)
🇬🇷It’s all Greek to me من نمیفهمم(متوجه نمیشم) 🇫🇷Take french leave ترک کردن 🇷🇺To play Russian roulette ریسک بزرگ کردن و به خطر انداختن 🇫🇷Pardon my French ببخشید بابت استفاده از الفاظ رکیک 🇳🇱To go Dutch دُنگی حساب کردن، پرداخت کردم سهم به صورت جداگانه 🇨🇳Chinese whispers یک کلاغ چهل کلاغ، شایعات بیاساس
جملات و اصطلاحات کاربردی (۱۰۷)/ !Fat chance of that
I’m looking for a permanent job دنبال یک شغل دائمی هستم ?What business are you in توی چه کاری هستی Fat chance of that چشمم آب نمیخوره The doctor bandaged the wound دکتر زخم رو پانسمان کرد !You’re making me blush داری شرمندم میکنی Let’s toss/flip a coin بیا سکه بندازیم Heads or tails شیر […]
سه اصطلاح have cold feet/Basket case/that’s the thing
get/have cold feet جا زدن، پا پس کشیدن He got cold feet at the last minute در آخرین لحظه جا زد. Basket Basket case Someone or something in a useless or hopeless condition خسته و درمانده، کوفته، عاجز و وامانده After working a 12-hour day and then coming home and cooking dinner for her family, […]
اصطلاح Don’t ever cross me
Don’t ever cross me با من در نیفت Don’t be cross with me I apologize if my previous response was not clear. As an AI assistant, I am here to provide assistance and support, not to cross or disobey anyone. My purpose is to help you with any inquiries or tasks you may have. […]
عباراتی که حواس پرت ها بیشتر استفاده می کنند
It slipped my mind یادم رفت. I lost my train of thought رشته افکارم پاره شد. I have memory like a sieve حافظهم داغونه. I don’ t remember you شما رو بخاطر نمیارم. I can’ t place you شما رو بجا نمیارم.
چند اصطلاح درباره امتحانات
I didn’t crack a book all semester کل ترم لای کتاب رو باز نکردم. I am burning the midnight oil شبها تا دیر وقت درس میخونم. I aced the test امتحانم رو عالی دادم. I messed/screwed up the test امتحانم رو افتضاح دادم. I passed with flying colors با نمره عالی پاس کردم. I passed […]
درباره «Get a rise out of»
Get a rise out of To provoke a response from زیر زبان کسی را خالی کردن، از کسی حرف کشیدن You can kid me all day about my mistake, but you won’t get a rise out of me میتونی تمام روز منو در مورد اشتباهم دست بیندازی، اما هرگز نمیتونی از من حرف بکشی. I […]
افعال Get along with & Get along
Get along with To associate or work well with; to succeed or manage in doing سازگاری داشتن با، ساختن با ۲- سر کردن با، موفق بودن، ساختن با Terry isn’t getting along with her new roommate; they argue constantly تری با هم اتاقی جدیدش نمیسازه، اونا همیشه با هم دعوا دارن. ?How are you getting […]
جملات و اصطلاحات کاربردی (۱۰۴)
don’t put me off حواسمو پرت نکن the choice is yours حالا خود دانی truth hurts حقیقت تلخه it made my mouth water دهنم آب افتاد eat your heart out دلت بسوزه
واژگان کاربردی (۱۰۱)
violation: خطا ،تجاوز، عهد varieties: متنوع، گوناگون repression: سرکوبی admission: قبول ، پذیرش symmetric: متقارن، منظم ، برابر synergistic: همکاری کننده synchronic: همزمان، هموقت synthetic: ترکیبی، ساختگی scope: آزادی عمل، وسعت، قلمرو، حوزه sketch: طراحی کلیات، نقشه ساده، انگاره scratch: تراش، خاراندن، حذف کردن، پاک کردن spike: میخ دار کردن، میله، میخ بزرگ disturb: برهم […]
Monday, 23 December , 2024