بایگانی‌های الفبای زبان اصطلاحات کاربردی - صفحه 7 از 21 - الفبای زبان
۳ جمله کاربردی / «به دلم ننشست» در زبان انگلیسی چه می شود؟ 14 مرداد 1403

۳ جمله کاربردی / «به دلم ننشست» در زبان انگلیسی چه می شود؟

I lost my train of thought رشته کلام از دستم در رفت. حواسم پرت شد. یادم رفت چی میگفتم. Something not resonating with someone باهاش ارتباط برقرار نکردن، به دل نچسبیدن، همذات پنداری نکردن، باهاش حال نکردن. درک نکردن. حس و حالش را درک نکردن   Walking on thin ice  در وضعیت شکننده‌ای بودن. در […]

درباره صفت های  irreparable & irreversible 02 مرداد 1403

درباره صفت های irreparable & irreversible

صفت های irreversible و irreparable معنای شبیه به هم دارند و در کانتکست های مشابهی می تونن به کار برن. این دو واژه گاها به یک معنی استفاده میشن ولی به طور کلی صفت irreparable به معنای جبران ناپذیر و صفت irreversible به معنای برگشت ناپذیر هست. irreversible: incapable of being reversed or turned about […]

 چند اصطلاح برای اظهار همدردی در انگلیسی 31 تیر 1403

 چند اصطلاح برای اظهار همدردی در انگلیسی

I’m terribly sorry ‎ واقعا متاسفم I try to make it up ‎ سعی می کنم جبران کنم no offense ‎ منظور بدی نداشتم. None taken ‎ من هم به دل نگرفتم. Don’t mention it ‎ اصلا حرفش رو هم نزن. No sweat man ‎ بی خیال بابا! Don’t put yourself through hell ‎ به […]

ویراست دوم کتاب «مسائل حقوقی مصاحبه‌های تاریخ شفاهی» منتشر شد 30 تیر 1403

ویراست دوم کتاب «مسائل حقوقی مصاحبه‌های تاریخ شفاهی» منتشر شد

در ویراست دوم کتاب «مسائل حقوقی مصاحبه‌های تاریخ شفاهی»، رأی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بخش مالکیت فکری در اسلام توضیحاتی درباره آخرین وضعیت لایحه «قانون حمایت از حقوق مالکیت ادبی و هنری و حقوق مرتبط» و نحوه پرداختن به منابع تاریخ شفاهی و منابع شنیداری در این لایحه و آخرین رویدادها و فعالیت‌های آموزشی حوزه […]

فعل عبارتی «Think over» 30 تیر 1403

فعل عبارتی «Think over»

Think over=consider something carefully=contemplate=meditate=mull= mull over فعل عبارتی (phrasal verb) Think over به معنای « به طور جدی به چیزی فکر کردن/جوانب چیزی را سنجیدن» است.تفاوت آن با  think شاید دراین باشد که موضوع جدی تری برای فکر کردن و تصمیم گیری وجود دارد.  مثال: he told the player to go home and think over […]

30 تیر 1403

فعل عبارتی «Wear off»

Wear off= fade away فعل عبارتی (phrasal verb) Wear off به معنای “محو شدن، پاک شدن” هستش. مثال: Most of my make-up wore off before I got to the party بیشتر آرایش من قبل از رسیدن به مهمانی پاک شد.

فعل عبارتی «work out» 30 تیر 1403

فعل عبارتی «work out»

work out  فعل عبارتی (phrasal verb) Work out دو معنی دارد. یکی به معنای «حل کردن، بررسی کردن، تدبیر کردن، تعبیه کردن» است . و معنای دیگر به معنای «ورزش و تمرین کردن» است. مثال: I work out at the gym three times a week من سه بار در هفته در باشگاه ورزش می‌کنم. We […]

اصطلاح «فریب دادن» در زبان انگلیسی 23 تیر 1403
pull a fast one؛

اصطلاح «فریب دادن» در زبان انگلیسی

pull a fast one=trick someone کسی را گول زدن کسی را فریب دادن   He pulled a fast one on me by paying me with a worthless check او با پرداخت یک چک بی ارزش، من را فریب داد I don’t think he was being truthful – I think he was just trying to pull […]

چند عبارت برای گفتن «مشکلی نیست» 23 تیر 1403

چند عبارت برای گفتن «مشکلی نیست»

no problem no sweat no big deal no probs no biggie

اصطلاح «از کاه کوه ساختن» در زبان انگلیسی 20 تیر 1403

اصطلاح «از کاه کوه ساختن» در زبان انگلیسی

storm in a teacup=a situation in which people are very angry or upset  از کاه کوه ساختن/ الکی شلوغش کردن I feel strongly that it is a storm in a teacup من به شدت احساس می کنم که این مسئله از کاه کوه ساختن است/ الکی بزرگش کردن This matter is a storm in a […]