اصطلاح «مرغِ همسایه غازه»
The grass is greener on the other side other people always seem to be in a better situation than you, although they may not be این اصطلاح به این اشره دارد که اغلب دارایی دیگران از دارایی خود فرد، جذابتر و بهتر به نظر میرسد/ اصطلاح خودمانی مرغ همسایه غاز است. Our bookkeeper always imagined […]
چند ساختارهای مهم و ضروری(۱۰)
is situated in the heart of urban center در قلب مراکز شهری واقع شده است drastically reduces کاهش چشمگیر/ چشم نواز needs to be efficient باید کارامد باشد ….Proponents claim that حامیان ادعا می کنند offers the promise of این نوید را می دهد که… urban renewal بازسازی شهری sustainable production تولید پایدار year-round […]
۳واژه مترادف برای «تعمیر کردن»
repair something=fix something=mend something هر سه این افعال به معنی تعمیر کردن هستند. ?Can you repair the fridge ?Can you fix the fridge می تونی یخچال تعمیر کنی؟ It took ages to repair the roof It took ages to mend the roof تعمیر سقف خیلی زمان میبره. I mended the hole in my pocket […]
چند اصطلاح کاربردی/ I’m not a mind reader
Homebody=One whose interests center on the home معنی: خونه دوست؛ کسی که اهل فعالیتهای بیرون خونه نیست و در خونه موندن رو ترجیح میده. I’m not a mind reader من علم غیب ندارم! A part from به غیر از… Apart from a sister, he’s got two brothers as well به غیر از یه خواهر، […]
چند اصطلاح کاربردی/ Rip me off
You’re in hot water تو هچل افتادی Rip me off رفت تو پاچه ام It’s too much for you از سرتم زیاده Why are you making faces چرا ادا در میاری It was a fender bender یه تصادف جزئی بود
عبارات و اصطلاحات کاربردی/ Can it
Can it, zip it دهنتو ببند Reza is a skirt chaser رضا دختر بازه Kind is my middle name مهربانی از خصوصیت های منه Stealth is my middle name پنهانکاری از خصوصیت های منه
عبارت «painful memory»
painful memory= a memory that’s upsetting or disturbing خاطرات تلخ Most of my memories of that time are good, but I also have some painful ones بیشتر خاطرات من از آن دوران خوب است، اما خاطرات دردناکی هم دارم
اصطلاح «upper limit»
upper limit=the highest level or amount allowed سقف حداکثر مجاز-حد مجاز There’s no upper limit on how much a doctor can charge, so be careful هیچ محدودیتی در میزان هزینه ای که پزشک می تواند دریافت کند، وجود ندارد، بنابراین مراقب باشید
اصطلاح«bear a resemblance»
bear a resemblance (to sb/sth) to look like, or be similar to, somebody or something شباهت بسیار داشتن He bears a striking resemblance to his father او شباهت زیادی به پدرش دارد
اصطلاح «ulterior motive»
ulterior motive=the hidden reason or purpose behind an action انگیزه پنهانی/ علت پنهانی He’d never helped his grandma before, so we assumed he had an ulterior motive او قبلاً هرگز به مادربزرگش کمک نکرده بود، بنابراین ما فرض کردیم که او یک انگیزه پنهانی داشته است
Saturday, 9 November , 2024