بایگانی‌های اصطلاحات ضروری 504 - صفحه 9 از 54 - الفبای زبان
اصطلاحات بازی همستر (۱) 19 خرداد 1403

اصطلاحات بازی همستر (۱)

Coin سکه Level up ارتقاء سطح Per hour  در هر ساعت Boost تقویت، افزایش Mine استخراج کردن/معدن Daily combo ترکیب روزانه Airdrop توزیع رایگان سکه یا توکن(مفهوم ایردراپ در دنیای ارزهای دیجیتال) استخراج کردنMine صرافیExchange پول درآوردنEarn سودProfit قیمتPrice فروشگاهMarket قانونیLegal ویژهSpecial

همه چی رو هواست… 12 خرداد 1403

همه چی رو هواست…

Up in the air Synonyms=uncertain or iffy=Not settled, uncertain همه چی رو هواست / نامشخص است/ حل نشده   ?Are your birthday plans up in the air آیا برنامه های تولدت رفت رو هوا؟ if you have a bad cold today, the possibility of going on a picnic this weekend is still up in the […]

واژه ای برای معانی «واژگونی/ زیر و رو شدن» 29 اردیبهشت 1403
?Titanic history/Why didn't she Capsize

واژه ای برای معانی «واژگونی/ زیر و رو شدن»

capsize=overturn accidentally این واژه به معنی واژگون/سرنگون/غرق شدن وسایل موتوری مثل ماشین و کشتی و غیره است. to capsize (verb) واژگون/ سرنگون/غرق کردن / زیرو رو کردن/نابود شدن نکته: to capsize به عنوان فعل هم می تواند با حرف اضافه و هم بدون حرف اضافه در جمله استفاده شود. مثالها:   ?do you know what […]

جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۴۰) 27 اردیبهشت 1403

جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۴۰)

One day, the people who didn’t believe in you will tell everyone how they met you يه روزى همه ى اونهايى كه باورت نداشتن، براى ديگران تعريف ميكنن چطور باهات آشنا شدن . God will never leave you empty he will replace everything you lost if he asks you to put something down it’s because […]

اصطلاح «as Clear as mud» به چه منظور است؟ 26 اردیبهشت 1403

اصطلاح «as Clear as mud» به چه منظور است؟

as Clear as mud=Not clear at all= not easy to understand واژه mud یعنی لجن/ تیره. و این اصطلاح به این معنی است که مثل لجن تیره و نامشخص است پس یعنی چیزی که خیلی مشخص نباشه و فهمش سخت باشه/ مبهم/ غیرواضح   He’s a great scientist, but I find his explanation of bacteria […]

اصطلاح «شایعه شده که…» 22 اردیبهشت 1403

اصطلاح «شایعه شده که…»

It’s rumored that شایعه شده که …. It’s rumored that she went bankrupt شایعه شده که اون ورشکسته شده. It’s rumored that they are getting married شایعه شده که اونا دارن ازدواج می‌کنن.    She accused him of starting rumors about her. Ever since his sudden resignation, rumors have been flying    او را به […]

اصطلاح «a feast for the eyes» 22 اردیبهشت 1403

اصطلاح «a feast for the eyes»

a feast for the eyes چشم نواز/ دلربا/جذاب An especially attractive, pleasing, or remarkable sight or visual experience His newest film has such lush cinematography that it is truly a feast for the eyes جدیدترین فیلم او چنان فیلمبرداری پرآذینی دارد که واقعاً چشم نواز و زیبا است There are so many wonderful displays, pictures, […]

چند اصطلاح کاربردی/ اصطلاح «من همینم که هستم» 22 اردیبهشت 1403

چند اصطلاح کاربردی/ اصطلاح «من همینم که هستم»

but no but اما و اخه ندارره for no reason همینجوری you look fishy مشکوک میزنی its as A B C خیلی راحته i am as i am من همینم که هستم

چند اصطلاح کاربردی/ He doesn’t lift a finger 22 اردیبهشت 1403

چند اصطلاح کاربردی/ He doesn’t lift a finger

He doesn’t lift a finger  دست به سیاه وسفید نمی زنه Put it down to your experience بزار به حساب تجربه ات kick a habit  ترک کردن عادت I saw a saw that saw a saw  من دیدم که ارّه ای، ارّه ای را اره کرد. (دست بالای دست بسیار است)

 اصطلاح See eye to eye 19 اردیبهشت 1403

 اصطلاح See eye to eye

 اصطلاح See eye to eye توافق نظر داشتن تفاهم داشتن  My cousin and I don’t see eye to eye about our children’s education من و پسرخاله‌م در مورد تحصیلات بچه هامون باهم موافق نیستیم.  The boss and I don’t always see eye to eye من و رییس همیشه باهم موافق نیستیم.  They finally saw eye […]