فعل عبارتی «Wear off»
Wear off= fade away فعل عبارتی (phrasal verb) Wear off به معنای “محو شدن، پاک شدن” هستش. مثال: Most of my make-up wore off before I got to the party بیشتر آرایش من قبل از رسیدن به مهمانی پاک شد.
اصطلاح «راستشو بگو» در انگلیسی
Come clean راستش رو بگو!/ رو راست باش I thought it was time to come clean with everybody من فکر کردم وقت آن رسیده که با همه رو راست باشیم I thought it was time to come clean about what I’d been doing من فکر کردم وقت آن است راستشو بگم در مورد کاری […]
کلمات ربطی در زبان انگلیسی (but-for-yet-nor&…)
در این مطلب کلمات ربط دهنده در جمله را بررسی و معرفی می کنیم. این آموزش ادامه دارد و این بخش اول از کلمات ربطی در زبان انگلیسی است. but این حرف ربط در زمانی کاربرد دارد که می خواهیم تضاد میان دو چیز را نشان دهیم. مثال: He reads magazines, but he doesn’t like […]
چند عبارت برای گفتن «مشکلی نیست»
no problem no sweat no big deal no probs no biggie
چند روش برای «عذر خواهی کردن» در انگلیسی
My apologies Pardon/pardon me/I beg your pardon Excuse me Mea culpa Oops/whoops My bad My mistake ?Can you forgive me I apologize for Please forgive me I owe you an apology You can blame me for this ?How should I apologize to you I beg your pardon
در جواب خبر خوش !Congratulations
وقتی یه خبر خوش میشنوید در جواب از این عبارات استفاده کنید: Congratulations!تبریک میگم That’s great!عالیه How wonderful!چقدر عالی Awesome!فوقالعاده س I’m so happy for you!من خیلی برات خوشحالم Good luckموفق باشی! I’m super glad to hear that خیلی خوشحالم که این رو شنیدم
اصطلاح Go mad & get cold feet
Go mad دیوانه شدن، عصبانی شدن، کفر (کسی) درآمدن، از کوره به در رفتن My husband will go mad when he finds out how much I paid for that dress وقتی شوهرم بفهمد که من این پیراهن را چند خریدهام دیوانه خواهد شد. He went mad from years alone in the jungle او […]
تفاوت in fact و actually
این دو کلمه با هم مترادف هستند با یک تفاوت کاربردی کوچک.از actually زمانی استفاده می شود که بخواهیم یک سوء برداشت را از بین ببریم. People think we’ve got lots of money, but actually we are quite poor ولی اگر بخواهیم اطلاعات ارائه شده را بسط دهیم از in fact و as a matter […]
۸رنگ به انگلیسی/ زرشکی و مسی
زرشکی: Crimson یاسی: Lilac یشمی: Jade سرمهای: Navy blue زيتونی: Olive سرخابی: Hot pink بنفش: Violet مسی: Copper
اصطلاح Go the extra mile
Go the extra mile =extra effort این اصطلاح به معنی زیاد از حد از خود مایه گذاشتن/تلاش بیش از حد They really went the extra mile for dad and our family آنها برای پدر و خانواده شان خیلی از خود مایه گذاشتند The President vowed to go the extra mile for peace in the region […]
Sunday, 22 December , 2024