بایگانی‌های اصطلاحات ضروری 504 - صفحه 4 از 57 - الفبای زبان
منو چی فرض کردی به انگلیسی چی میشه؟ 28 آبان 1403

منو چی فرض کردی به انگلیسی چی میشه؟

?Have you no shame خجالت نمی کشی؟ ?what do you take me for منو چی فرض کردی

درباره دو واژه  Allude & Elude 26 آبان 1403

درباره دو واژه Allude & Elude

Allude / Elude To talk around something, give hints, not to state somebody or something directlyAllude = اشاره ضمنی کردن/ گریز زدن به For example:Rick did not want to discuss his past, though he alluded darkly to ‘some bad things that happened’ این واژه همواره با to همراه می گردد. To evade / escape from […]

دوعبارت “Give an exam” & ” Take an exam” 26 آبان 1403

دوعبارت “Give an exam” & ” Take an exam”

تفاوت دو عبارت “Give an exam” & ” Take an exam” عبارت take_an_exam به معنی “امتحان دادن” است: The students took an exam عبارت give_an_exam به معنی “امتحان گرفتن” است: The teacher gave an exam

انواع میوه ها به انگلیسی 23 آبان 1403

انواع میوه ها به انگلیسی

خرمالو : Persimmon سیب : Apple پرتقال : Orange انار : Pomegranate نارنگی : Tangerine هلو : Peach هندوانه : Water Melon خربزه : Melon سنجد : Elaeangus توت سیاه : Red Mulberry توت سفید : White Mulberry زالزالک :Common Hawthorn fruit عناب : Jujube گریپ فروت : Grapefruit بالنگ : Citron غوره : Sour […]

فعل عبارت «Ball up» به چه معناست؟ 21 آبان 1403

فعل عبارت «Ball up» به چه معناست؟

 فعل عبارتی (phrasal verb) Ball up به معنای “گیج کردن یا چیزی را پیچیده کردن” است.     Ball up= Confuse = make things complicated   مثال: The new project has balled me up and I have no idea what to do پروژه جدید منو گیج کرده و نمیدونم باید چیکار کنم.  

اصطلاح wet blanket به چه معناست؟ 19 آبان 1403

اصطلاح wet blanket به چه معناست؟

wet blanket=pain in the neck آدم تو مخی، اعصاب خرد کن a person who spoils other’s fun کسی که همیشه به خوشی دیگران گند می زند مثال my father is a wet blanket

پیشوندهای منفی ساز انگلیسی کدامند؟ 19 آبان 1403

پیشوندهای منفی ساز انگلیسی کدامند؟

پیشوند ir Rational ≠ irrational غیر منطقی و نامعقول ≠ عقلانی و معقول Regular ≠ irregular بی قاعده و نامنظم ≠ باقاعده و منظم Relevant ≠ irrelevant نامربوط ≠مربوط Religious ≠ irreligious غیر مذهبی ≠ مذهبی Resistible ≠ irresistible غیر قابل مقاومت ≠ قابل مقاومت Responsible ≠ irresponsible غیر مسئول ≠ مسئول و وظیفه شناس […]

15 آبان 1403

 کاربرد فعل Get away

این فعل هم به معنی فرار کردن و دور شدن و هم به معنی رفتن و عزیمت کردن است. مثال: We walked to the next beach to get away from the crowds به ساحل بعدی رفتیم تا از جمعیت فرار کنیم. همچنین این عبارت اگر به همراه With بیاید، به معنی قسر در رفتن و […]

اصطلاح Fish out of water به چه معناست؟ 13 آبان 1403

اصطلاح Fish out of water به چه معناست؟

Fish out of water موذب بودن، راحت نبودن She was the only girl at the party not in a formal dress and she felt like a fish out of water او تنها دختری بود که در مهمانی لباس رسمی نداشت و احساس می کرد که موذب است 

چند عبارت و اصطلاح با Afraid 12 آبان 1403
حروف اضافه afraid کدامند؟

چند عبارت و اصطلاح با Afraid

Don’t be a doormate تو سری خور نباش I’m afraid متاسفم I’m afraid of you ازت می ترسم I’m afraid for you نگرانتم… I’m afraid so/not متاسفانه بله/ متاسفانه نه