بایگانی‌های اصطلاحات ضروری 504 - صفحه 22 از 54 - الفبای زبان
اصطلاح «بیا سو تفاهم را برطرف کنیم» 11 آذر 1402

اصطلاح «بیا سو تفاهم را برطرف کنیم»

Let’s clear the air=Eliminate confusion   بیا سو تفاهم را برطرف کنیم/بهتر کردن اوضاع   We had a big argument, but I guess it helped clear the air between us ما دعوای بزرگی داشتیم، اما حدس می‌زنم که به بهتر شدن اوضاع  بین ما کمک کرد

اصطلاح «دست انداختن کسی» 08 آذر 1402

اصطلاح «دست انداختن کسی»

Pulling someone’s leg دست انداختن کسی/ کسی را اذیت کردن !You’re pulling my leg! is another way of saying I don’t believe what you’re saying” or “You must be joking ?Is it really your car or are you pulling my leg واقعا ماشین شماست یا داری منو دست می ندازی؟    

اصطلاح «Fall behind» 08 آذر 1402

اصطلاح «Fall behind»

Fall behind = Get behind عقب افتادن، عقب ماندن To lag, to fail to keep up  Eve fell behind in her studies and finally had to drop out of school  ایو در درس‌هایش عقب افتاد و سرانجام مجبور شد ترک تحصیل کند  If you get behind in your car payments, the finance company may repossess […]

اصطلاح «Butt of a joke» به چه معناست؟ 08 آذر 1402

اصطلاح «Butt of a joke» به چه معناست؟

Butt of a joke هدف شوخی؛ شخص یا موضوع مورد تمسخر یا تمسخر   I was the butt of the joke یعنی من محور جوک بودم. شوخی، من رو هدف قرار داد. من موضوع خنده بودم. My big brother loves to tease me—every time he opens his mouth, I’m the butt of the joke برادر […]

اصطلاح «offer an explanation» به چه معناست؟ 06 آذر 1402

اصطلاح «offer an explanation» به چه معناست؟

offer an explanation=to explain why something was done توضیح یا توجیه درباره کاری که انجام داده ایم/ذکر ادله برای انجام کاری   The company hasn’t offered any explanation for its decision to close the factory این شرکت هیچ توضیحی برای تصمیم خود برای تعطیلی کارخانه ارائه نکرده است They refused to offer a proper explanation […]

برخی اصطلاحات مربوط به رانندگی 06 آذر 1402

برخی اصطلاحات مربوط به رانندگی

مراقب حیوانات باشید  Beware of the animals احتیاط  Caution خطر مرگ Danger of death دور زدن ممنوع No U – Turn توقف ممنوع No waiting ممنوع Forbidden خیابان یک طرفه One – way street ورود ، راه ورود entrance خروج ، راه خروجی exit ورود آزاد است Free admittance ورود ممنوع admittance forbidden جاده اختصاصی […]

اصطلاح «با دیوار که حرف نمیزنم!» 04 آذر 1402

اصطلاح «با دیوار که حرف نمیزنم!»

?Am I talking to a brick wall با دیوار که حرف نمیزنم! ?Are you going my way مسیرت به مسیر من میخوره؟ ?Are you looking for trouble دنبال شر میگردی؟

اصطلاح «pull no punches» به چه معناست؟ 24 آبان 1402

اصطلاح «pull no punches» به چه معناست؟

pull no punches=Behave unrestrainedly ملاحظه کسی را نکردن/ رک و بی پرده حرف زدن/ ملاحظه و رحم نکردن این اصطلاح از ورزش بوکس گرفته شده   The doctor pulled no punches but told us the whole truth  دکتر هیچ ملاحظه ما را نکرد اما تمام حقیقت را به ما گفت.   Her image is that […]

« several ways to say« I don’t know 22 آبان 1402

« several ways to say« I don’t know

 five ways to say I don’t know پنج راه برای گفتن من نمیدونم I have no idea/clue I can’t help you there Beats me. (informal) I’m not really sure I’ve been wondering that, too

دو اصطلاح  push your luck& Just my luck 17 آبان 1402

دو اصطلاح push your luck& Just my luck

Just my luck بخشکی شانسس/ گند بزنن به شانس ما Just my luck, they’d sold out by the time I got there ایی بخشکی شانسسس! اونا همه رو فروخته بودن وقتی ک من رسیدم اونجا دیگ! The last ticket was sold a minute before I got there just my luck آخرین بلیط یک دقیقه قبل […]