بایگانی‌های #اصطلاحات جالب - صفحه 87 از 98 - الفبای زبان
 نكاتی در مورد هجی افعال ing دار 11 آذر 1402

 نكاتی در مورد هجی افعال ing دار

   افعالی که به يک e ختم می‌شوند، آن e حذف می‌شود:  come, coming take, taking write, writing ولی در مورد افعالی که به ee ختم می‌شوند، اين قاعده صدق نمی‌کند:  agree, agreeing see, seeing  در افعال يک بخشی (يک هجايی) که دارای يک حرف صدادار و يک حرف بی‌صدا می‌باشند، حرف بی‌صدای آخر تکرار […]

اصطلاح «آدم پوست کلفت» 11 آذر 1402

اصطلاح «آدم پوست کلفت»

Thick-skinned person پوست کلفت. آدم با ظرفیت. کسی که ناراحت نمیشه از انتقاد یا شوخی. He is so thick-skinned. I criticized his presentation point-by-point, essentially tearing him [it] apart [to shreds], but he took it so well and said he would send me a revision by next week او خیلی پوست کلفت است. من از […]

Lifeblood به چه معناست؟ 08 آذر 1402

Lifeblood به چه معناست؟

Lifeblood = most essential لازم و حیاتی/ عامل حیاتی   He is the essence, the lifeblood, the very marrow of the team او جوهره، خون حیاتی و مغز تیم است the movement of coal was the lifeblood of British railways حرکت زغال سنگ عامل حیاتی راه آهن بریتانیا بود What gives the series lifeblood is […]

اصطلاح «Look the other way» به چه معناست؟ 08 آذر 1402

اصطلاح «Look the other way» به چه معناست؟

Look the other way به عمد چیزی را نادیده بگیرید/دور از آنچه عادی یا مورد انتظار است/به روی خود نیاوردن.    They’re not really entitled to a discount but the sales manager decided to look the other way آنها واقعاً حق تخفیف ندارند، اما مدیر فروش تصمیم گرفت به روی خود نیاورد   Most of […]

اصطلاح «دست انداختن کسی» 08 آذر 1402

اصطلاح «دست انداختن کسی»

Pulling someone’s leg دست انداختن کسی/ کسی را اذیت کردن !You’re pulling my leg! is another way of saying I don’t believe what you’re saying” or “You must be joking ?Is it really your car or are you pulling my leg واقعا ماشین شماست یا داری منو دست می ندازی؟    

 اصـــطلاحات عاشقانه 08 آذر 1402

 اصـــطلاحات عاشقانه

 To fall for someone عاشق کسی شدن   I fell for her in a big way. She’s gorgeous بدجور عاشقش شدم. خیلی خوشگله   To find Mr. Right /Miss Right شخص ایده آل (موردعلاقه) Rita is always hoping to find Mr. Right but so far she has not had any luck ریتا امیدواره که مرد […]

اصطلاح «Fall behind» 08 آذر 1402

اصطلاح «Fall behind»

Fall behind = Get behind عقب افتادن، عقب ماندن To lag, to fail to keep up  Eve fell behind in her studies and finally had to drop out of school  ایو در درس‌هایش عقب افتاد و سرانجام مجبور شد ترک تحصیل کند  If you get behind in your car payments, the finance company may repossess […]

اصطلاح «That doesn’t count» 08 آذر 1402

اصطلاح «That doesn’t count»

That doesn’t count اون حساب نیست. اون قبول نیست. کافی نیست. (اون عملی که انجام دادی) به درد نمیخوره، جبران نمی‌کنه.   That course does not count towards your degree این درس جزو واحدهای ضروری برای گرفتن مدرکت به حساب نمیاد. “اون قبول نیست”  I did five pushups today + That doesn’t count! You need […]

اصطلاح «Butt of a joke» به چه معناست؟ 08 آذر 1402

اصطلاح «Butt of a joke» به چه معناست؟

Butt of a joke هدف شوخی؛ شخص یا موضوع مورد تمسخر یا تمسخر   I was the butt of the joke یعنی من محور جوک بودم. شوخی، من رو هدف قرار داد. من موضوع خنده بودم. My big brother loves to tease me—every time he opens his mouth, I’m the butt of the joke برادر […]

اصطلاح «On fire» 07 آذر 1402

اصطلاح «On fire»

on fire=to be doing something really well منظور از این اصطلاح این است که کسی عملکرد بسیار خوبی دارد/یا احساسات شدیدی را تجربه می کند Our pitcher was on fire in the last inning. He struck out three batters in a row Did you hear the guitarist in the last song? He was on fire! […]