چند اصطلاح کاربردی (۱۱۰)
من حاضرم : I’m up ما رفتیم : I’m off من پایه ام : I’m in (من نیستم، پایه نیستم) : I’m out حلش میکنم : I’m on in تمومش کردم : I’m through with it
عبارات با What
What a surprise عجب غافل گیری ای! What a pity چه حیف! What a beautiful flower عجب گل زیبایی! What a nice evening عجب غروب خوبی! What a great day عجب روز عالی ای! What a bad idea عجب فکر بدی! What a lazy learner عجب دانش آموز تنبلی What a lovely story عجب داستان […]
۲۱ صفت برای تعریف از یک چیز
۲۱ صفت برای زمانی که یه چیزی به نظرتان خیلی خوب است یا میخواهید ازآن تعریف کنید. Great عالی/ خیلی خوب Fantastic خارق العاده Wonderful شگفت اور، شگفت انگيز Splendid باشکوه ،باجلال ،عالى Excellent عالی Amazing متحير کننده ،شگفت انگيز Incredible باور نکردنى Awesome خیلی پر ابهت The best بهترین Impressive برانگيزنده احساسات ،گيرا Breathtaking […]
کلمات مشابه (۴)
Refer = اشاره کردن Differ = تفاوت داشتن Infer = نتیجه گیری کردن Offer = پیشنهاد کردن Confer = تجمع کردن Transfer = انتقال دادن Prefer = ترجیح دادن Suffer = آزار رساندن
دو معنی و کاربرد مهم کلمهی either
دو معنی و کاربرد مهم کلمهی either: یکی یا دیگری، یکی از دو تا (مهم نیست کدام مورد باشد) You can park on either side of the street میتوانی در هر یک از دو سمت خیابان پارک کنی. You can keep one of the photos. Either of them—whichever you like میتوانی یکی از عکسها را […]
اصطلاح «رییس بازی درآوردن»
To boss sb around برای کسی رییس بازی دراوردن Stop bossing me around I’m not your employee بسه دیگه برام رییس بازی درنیار..من که کارگر تو نیستم. One of my colleagues is used to bossing me around یکی از همکارام عادت داره برام رییس بازی دربیاره.
جملات آموزنده و امید بخش انگلیسی (۱۷)
The saddest part of life is saying goodbye to someone you wish you to spend your lifetime with غمگین ترین قسمت زندگی خداحافظی با کسیه که آرزو میکردی کل عمرت رو باهاش بگذرونی… Accept both compliment and criticism because it takes both sun and rain for a flower to grow هم تشویق و هم انتقاد […]
اصطلاح «Dry up»
Dry up=when all the liquid and /or moisture evaporates کاملا خشک شدن یا کردن، پژمردن/بازدهی نداشتن Warm breezes from the South dried up the streets نسیم گرم جنوب خیابان ها را خشک کرد The streets will dry up once the sun is out هنگامی که خورشید خاموش شود، خیابان ها خشک/پژمرده می شوند
اصطلاح «count on»
count on=rely on someone or something روی کسی (یا چیزی) حساب کردن، اعتماد کردن به/ I can always count on my best friend to be there for me من همیشه می توانم روی بهترین دوستم حساب کنم که کنارم باشد You can always count on Michael in a crisis همیشه می توانید در شرایط بحرانی […]
close-knit & Sedentary به چه معناست؟
close-knit=a close-knit community متحد و صمیمی/همبسته close-knit relationship Sedentary نشسته، تمایل به گذراندن زمان زیادی در حالت نشسته تا حدودی غیرفعال است، غیر متحرک، My doctor says I should start playing sports because my lifestyle is too sedentary دکترم می گوید باید ورزش را شروع کنم زیرا سبک زندگی من خیلی کم تحرک است
Monday, 23 December , 2024