اشتباهات گرامری Never
جمله های زیر رو با never آغاز نکنید . (اشتباه) Never they want to go out They never want to go out (اشتباه) Never I have money I never have money
واژه «subsequent»
subsequent بعد، متعاقب، بعدی subsequent events proved her wrong حوادث بعدی ثابت کرد که او اشتباه می کند the theory was developed subsequent to the earthquake of 1906 این نظریه پس از زلزله ۱۹۰۶ توسعه یافت He was surprised and impressed by his former band leader’s subsequent success او از موفقیت بعدی رهبر سابق گروه […]
چند عبارت کاربردی تلفن همراه
Recharge your cellphone’s battery before it dies قبل از اینکه تلفن همراتون خاموش بشه‚باتری ش رو شارژ کنید. update programs from time to time هر از گاهی برنامه ها رو آپدیت کن. To look up a number in your contacts جستجو کردن شماره تلفن در تماسها. To dial into local numbers شماره گیری برای مکالمه […]
ده عبارت و اصطلاح برای بیان سختی و آسانی
: ten phrases to express how Easy or Difficult something is Easy It’s a piece of cake It’s a cinch It’s a breeze Anyone can do it There’s nothing to it Difficult It’s hard It’s a bit tricky It’s really tough It’s not a walk in the park It’s very demanding
چند اصطلاح کاربردی و مهم (۱۱۲)
Keep me out of this منو قاطی این ماجرا نکن/ من رو از این ماجرا دور نگه دار Rolling in money تو پول غلط زدن Don’t spend your money like water پولت رو همینطوری الکی هدر نده/ خرج نکن Good old days یادش بخیر/ چه روزهايي بود There’s no time to spare وقتي براي تلف […]
خداحافظی رسمی و غیر رسمی
حالا بریم سراغ خداحافظی کردن که اون هم باز دو نوع داره رسمی و غیر رسمی: رسمی: Good bye Bye See you later! Have a good day غیر رسمی: Later! (کوتاه شده بعدا مبینمت) Take care! – مراقب خودت باش Farewell So long Take it easy I’m off- من دیگه رفتم I must go-(دیگه باید […]
چند جمله کاربردی (۹۵)
درس&مدرسه &دانشگاه Our new professor is really absent-minded استاد جدید ما خیلی حواسپرت است. Our new professor does not seem to be knowledgeable استاد جدیدمان بنظر نمیرسد باسواد باشد. I’ve not handed in/turned in my project yet من هنوز پروژهام را تحویل ندادهام. The new teacher has picked on me badly استاد جدیدمون بدجوری به […]
واژگان مرتبط با آتش
fireplace شومینه firewood هیزم fire fighter آتش نشان fire alarm آژیر آتش نشانی fire box آتشدان، مجمر fire ball نارنجک، گلوله انفجاری fireworks آتش بازی bonfire آتش چهارشنبه سوری
همه زمانها در یک نگاه
همه زمانها در یک نگاه I work کار میکنم (حال ساده) I am working دارم کار میکنم (حال استمراری) I have worked کار کرده ام (حال کامل) I have been working مدتی است کار میکنم (حال کامل استمراری) I worked کار کردم (گذشته ساده) I was working داشتم کار میکردم (گذشته استمراری) I had worked […]
اسامی برخی از حبوبات و غلات
Rice برنج Wheat گندم Barley جو Pea نخود Split pea لپه Lentil عدس Bean لوبیا Corn ذرت Sunflower آفتاب گردان
Monday, 23 December , 2024