درخواست مودبانه با could
فعل کمکی(Could) کاربرد های زیادی در زبان انگلیسی دارد. یکی از مهم ترین کاربردهای آن، درخواست مودبانه است. مثلا:?Could you, please, take me to the Manager ممکن است لطفا من را پیش مدیر ببرید؟ ?Could I have a look at your papers ممکن است نگاهی به برگههایت بیندازم؟ فرمول ساختار جمله با could برای درخواست […]
?So what
?What does it make که چی بشه؟ !The hell with it به درک! ?What’s the use فایدهش چیه؟ ?So what خب که چی؟ ?Who cares کی اهمیت میده؟
!I care about you
You know, you may find this hard to believe شاید باورش برات سخت باشه! I care about you برام مهمی And I just want to make sure that you don’t get hurt میخوام خیالم راحت بشه که آسیبی بهت نمیرسه
To be hard on someone
To be hard on someoneسخت گیر، وسواس و سختگیر To not manage someone very strictly or to not be critical Example:You don’t have to be so hard on your.employees to be successfull
تفاوت های still, yet, already
زمانی که درباره چیزی صحبت می کنیم که در زمانی در گذشته آغاز شده و همچنان جزو ثابتی از زمان حال است، باید از still استفاده کرد. تمام جمله های این چنینی که حاوی still هستند باید ساختاری مثبت داشته باشند. ?Is it still snowingهنوز برف می باره؟ .Are you still eating fast food? I […]
اصطلاح beat a record
beat a record=outpace رکورد زدن/پیشی گرفتن از همه She broke the record for the 5,000 metres او رکورد ۵۰۰۰ متر را شکست With his speed, I think he’ll break a record for running before he graduates from high school با سرعتش، فکر می کنم قبل از فارغ التحصیلی از دبیرستان، رکورد دویدن را خواهد شکست
تفاوت افعال reduce و lessen
هر دو فعل به معنای کاهش دادن است اما با تفاوت های ریز. synonyms=decrease, lessen, diminish, reduce, abate, dwindle lessen به معنای کمتر شدن؛ کاهش در مورد احساسات و احساس درد– اما تفاوت چندانی برای آن قائل نیستیم و می توان در موارد غیر از احساس درد از آن استفاده کرد. They gave her an […]
واژگان کاربردی (۹۰)
Alarm clock :ساعت زنگی backpack: کوله پشتی basket: سبد book: کتاب boots: پوتین، چکمه broom: جارو دستی camera: دوربین candle: شمع clock: ساعت curtains: پرده cushion: کوسن cutter: کاتر
چند واژه کاربردی (۸۸)
antecedentپیشین، پیشی، سابق، مقدم، مقدمه، سابقه، (دستور زبان) مرجع ضمیر، دودمان، تبار backdropپرده ی پشت صحنه ی تئاتر historyتاریخ، تاریخچه، سابقه، پیشینه، (پزشکی) بیمارنامه history precedentسابقه داشتن، مقدم بر، مسبوق به سابقه، ماقبل، مقدم، سابقه، نمونه recordنگاشتن، ثبت کردن، ضبط کردن، ضبط شدن ثبت، یادداشت، نگارش، تاریخچه، صورت مذاکرات، صورت جلسه، سابقه، پیشینه، بایگانی، ضبط، […]
واژه Relinquish
Relinquish=abandon=abdicate رها کردن- ترک کردن-کنار گذاشتن he doesn’t intend to relinquish the power او قصد ندارد قدرت را رها کند by signing this you relinquish your rights of ownership با امضای این، از حقوق مالکیت خود چشم پوشی می کنید !Unfortunately, you may have to relinquish some managerial control in exchange for their money متأسفانه، […]
Tuesday, 24 December , 2024