Alarm clock :ساعت زنگی backpack: کوله پشتی basket: سبد book: کتاب boots: پوتین، چکمه broom: جارو دستی camera: دوربین candle: شمع clock: ساعت curtains: پرده cushion: کوسن cutter: کاتر

antecedentپیشین، پیشی، سابق، مقدم، مقدمه، سابقه، (دستور زبان) مرجع ضمیر، دودمان، تبار backdropپرده ی پشت صحنه ی تئاتر historyتاریخ، تاریخچه، سابقه، پیشینه، (پزشکی) بیمارنامه history precedentسابقه داشتن، مقدم بر، مسبوق به سابقه، ماقبل، مقدم، سابقه، نمونه recordنگاشتن، ثبت کردن، ضبط کردن، ضبط شدن ثبت، یادداشت، نگارش، تاریخچه، صورت مذاکرات، صورت جلسه، سابقه، پیشینه، بایگانی، ضبط، […]

Relinquish=abandon=abdicate رها کردن- ترک کردن-کنار گذاشتن he doesn’t intend to relinquish the power او قصد ندارد قدرت را رها کند by signing this you relinquish your rights of ownership با امضای این، از حقوق مالکیت خود چشم پوشی می کنید !Unfortunately, you may have to relinquish some managerial control in exchange for their money متأسفانه، […]

Gas price MIKE: “Hey Ben, have you seen the price of gas lately?” BEN: “Yeah Mike. It’s really high. That’s why I’ve been riding the bus to work”MIKE: “I wish I could ride the bus, but I would have to take three buses to get to work BEN: “Three?”MIKE: “Yeah. It would take me twice […]

cockinessگستاخی، خودنمایی conceitخودبینی، غرور، استعاره hauteurبزرگی، بزرگ منشی، ارتفاع، غرور hubrisغرور، گستاخی prideمباهات، بهترین، سربلندی، برتنی، فخر، افاده، غرور، تکبر، سبب مباهات، تفاخر کردن vaingloryلاف، گزاف، خودستایی، غرور، فیس vanityبادسری، بطالت، بیهودگی، پوچی، غرور، خودبینی

I adore youتو رو میپرستم You mean so much to meخیلی برام ارزش داری I’m in love with youمن عاشق تو ام You’re my angelتو فرشته منی You’re my princessتو شاهزاده منی You’re incredibleتو محشری You’re my babyتو عزیز منی You’re my kingتو پادشاه منی We’re perfect for each otherما برای هم دیگه عالی هستیم […]

تفاوت دو اصطلاح I’m into you &I’m onto you I’m into you بهت علاقه دارم، دوست دارم I’m into football من به فوتبال علاقه دارم I’m into cars من به ماشین ها علاقه دارم I’m onto you=I’m aware of you می دونم یه کار بدی انجام دادی /حواسم بهت هست، پاییدن کسی I’m about to […]

Jinx=give someone bad luck .yesterday Ali jinxed me علی دیروز منو چشم زد give someone evil eyes yesteday Ali gave me the evil eye

اصطلاح  shut your faceخفه خون بگیر don’t get mushy احساساتی نشو ?were you spying on me داشتی منو می پاییدی؟ keep ear to the ground گوش به زنگ باش