بایگانی‌های آموزش زبان انگلیسی - صفحه 53 از 108 - الفبای زبان
اقسام صفات «Kind of Adjectives» 11 آذر 1402

اقسام صفات «Kind of Adjectives»

اقسام صفات《Kind of Adjectives》  صفات در زبان انگلیسی به سه دسته تقسیم می شوند .  صفات کیفی یا توصیفی Adjective of quality مثال ها:beautiful, nice, white, green, large, tall and excellent  صفات کمی یا مقداری Adjective of quantity مثال ها: few, many,many,enough، some, all,half,whole,enough, and numerous  صفات اختصاصی  Distinctive adjectives مثال ها:highly, particularly, truly. sufficiently. […]

افعال عبارتی با Make(1) 11 آذر 1402

افعال عبارتی با Make(1)

Make a decision تصمیم گرفتن Make a prediction پیش بینی کردن Make an excuse عذر خواستن Make a war جنگ کردن Make a peace صلح کردن Make a speech سخنرانی کردن Make fun of تمسخر کردن Make progress پیشرفت کردن Make friends دوست شدن Make a noise سر و صدا کردن Make trouble مشکل درست […]

چند واژه درباره جاسوسی 08 آذر 1402

چند واژه درباره جاسوسی

clandestine مخفی- سری human sources جاسوسها  electronic sources of espionage جاسوسی از طریق شنود، ویروس و غیره espionage جاسوسی espionage service سرویس جاسوسی

Lifeblood به چه معناست؟ 08 آذر 1402

Lifeblood به چه معناست؟

Lifeblood = most essential لازم و حیاتی/ عامل حیاتی   He is the essence, the lifeblood, the very marrow of the team او جوهره، خون حیاتی و مغز تیم است the movement of coal was the lifeblood of British railways حرکت زغال سنگ عامل حیاتی راه آهن بریتانیا بود What gives the series lifeblood is […]

اصطلاح «Look the other way» به چه معناست؟ 08 آذر 1402

اصطلاح «Look the other way» به چه معناست؟

Look the other way به عمد چیزی را نادیده بگیرید/دور از آنچه عادی یا مورد انتظار است/به روی خود نیاوردن.    They’re not really entitled to a discount but the sales manager decided to look the other way آنها واقعاً حق تخفیف ندارند، اما مدیر فروش تصمیم گرفت به روی خود نیاورد   Most of […]

اصطلاح «دست انداختن کسی» 08 آذر 1402

اصطلاح «دست انداختن کسی»

Pulling someone’s leg دست انداختن کسی/ کسی را اذیت کردن !You’re pulling my leg! is another way of saying I don’t believe what you’re saying” or “You must be joking ?Is it really your car or are you pulling my leg واقعا ماشین شماست یا داری منو دست می ندازی؟    

 اصـــطلاحات عاشقانه 08 آذر 1402

 اصـــطلاحات عاشقانه

 To fall for someone عاشق کسی شدن   I fell for her in a big way. She’s gorgeous بدجور عاشقش شدم. خیلی خوشگله   To find Mr. Right /Miss Right شخص ایده آل (موردعلاقه) Rita is always hoping to find Mr. Right but so far she has not had any luck ریتا امیدواره که مرد […]

اصطلاح «Fall behind» 08 آذر 1402

اصطلاح «Fall behind»

Fall behind = Get behind عقب افتادن، عقب ماندن To lag, to fail to keep up  Eve fell behind in her studies and finally had to drop out of school  ایو در درس‌هایش عقب افتاد و سرانجام مجبور شد ترک تحصیل کند  If you get behind in your car payments, the finance company may repossess […]

اصطلاح «That doesn’t count» 08 آذر 1402

اصطلاح «That doesn’t count»

That doesn’t count اون حساب نیست. اون قبول نیست. کافی نیست. (اون عملی که انجام دادی) به درد نمیخوره، جبران نمی‌کنه.   That course does not count towards your degree این درس جزو واحدهای ضروری برای گرفتن مدرکت به حساب نمیاد. “اون قبول نیست”  I did five pushups today + That doesn’t count! You need […]

فعل عبارتی Look on 08 آذر 1402

فعل عبارتی Look on

   Look on= To watch as a spectator= to observe  ناظر بودن، تماشاگر بودن، نظاره‌گر بودن  I stayed with my son at his first soccer practice and looked on as the coach worked with the boys  در اولین تمرین فوتبال پسرم من هم موندم و تمرینات مربی را با بچه‌ها تماشا کردم.  Hundreds of people […]