اصطلاح !Wise up
Wise up=become alert to or aware of something سر عقل بیا/ به خودت بیا It’s time to wise up and tell those around you that enough is enough وقت آن است که به خودت بیای و به اطرافیانتان بگویی که دیگر بس است
عباراتی بردی حفظ خونسردی در زبان انگلیسی
calm down آروم باش take it easy سخت نگیر stay calm خونسرد باش be patient صبور باش hold on to yourself خودتو کنترل کن don’t worry نگران نباش you don’t have to worry نباید نگران باشی there is no need to worry نیازی نیست که نگران باشی
گرامر Eventhough- Though -Although
تهیه و تنظیم: زهرا کلاته عربی/ «Although» به معنی «اگرچه» برای وصل کردن دو جمله متضاد به کار میرود و به عبارت دیگر، تضاد و تمایز را نشان میدهد. در ادامه گرامر Although را با ذکر مثال توضیح خواهیم داد. «Although» میتواند به عنوان حرف ربط وابسته در اول جمله بیاید و جملهواره وابسته را […]
تفاوت sometimes & simetime &some time در چیست؟
Sometimes Sometime Some time فرق بین اینها چیست… Sometimes گاهی اوقات Example: I sometimes see my friend Sometime سری یک فرصت مناسب Example: Let’s get together sometime بیا سری یک فرصت مناسب همدیگر را ببینیم. Some time مدتی Example: It took me some time to fix my car
چند ساختار پرکاربرد با Make
Make an effort تلاش کردن Make an inquiry درخواست دادن Make an excuse بهانه آوردن Make a fortune وضع خوب مالی به دست آوردن Make friends دوست پیدا کردن Make a fuss غر زدن
چند عبارت کاربردی مربوط به وقت و زمان
At your earliest convenience در اولین فرصت Time and again چندین بار…بارها Every other day یک روز در میان Time presses وقت تنگ است Spare time وقت آزاد…اوقات فراغت Time is up وقت تمام است In the nick of time سر بزنگاه
۳عبارت کاربردی/ to snoop به چه معناست؟
To snoop سرک کشیدن، فضولی کردن Upon my word به شرافتم قسم می خورم Chop chop بجنب، سریع باش
فعل عبارتی Bear out به چه معناست؟
فعل عبارتی (phrasal verb) Bear out به معنای “تایید کردن” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Confirm that something is correct مثال: Statistics bear out the government’s claims on the issue آمار، ادعاهای دولت درمورد این موضوع را تایید میکند.
عبارت Egg on به چه معناست؟
فعل عبارتی (phrasal verb) Egg on به معنای “تشویق کردن، تهییج کردن” هستش. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Encourage مثال: The other students egged him on when he started arguing with the teacher وقتی او با معلم بحث میکرد بقیه دانشآموزان او را تشویق میکردند.
Come round به چه معناست؟
فعل عبارتی (phrasal verb) Come round به معنای “تغییر عقیده دادن” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Change your opinion مثال: At first she didn’t like the idea, but she came round to our way of thinking in the end در ابتدا او از این ایده خوشش نیامد، اما […]
Sunday, 22 December , 2024