بایگانی‌های آموزش زبان انگلیسی - صفحه 22 از 111 - الفبای زبان
اصطلاحات و عبارات کاربردی/ Don’t sell me short 16 اردیبهشت 1403

اصطلاحات و عبارات کاربردی/ Don’t sell me short

You incompetent ای بی لیاقت I’m on the way to the party دارم میرم جشن I’m on the way to work دارم میرم سرکار Don’t sell me short منو دست کم نگیر I’m stuffed سیر سیرم No offense قصد بی احترامی نداشتم

گرامر پسوند قید ساز «wise» 12 اردیبهشت 1403

گرامر پسوند قید ساز «wise»

«پسوند» (Suffix) حرف یا گروهی از حروف است که به انتهای کلمه اضافه می‌شود و معنی و نقش آن را در جمله تغییر می‌دهد. پسوندهایی که کلمه را به قید تبدیل می‌کنند «پسوندهای قیدساز» (adverb suffixes) نام دارند. پسوند wise در انگلیسی به معنای “به سمت…، به شکل…، مانند…” است و بسیاری از لغات انگلیسی […]

عباراتی درباره استخدام و اخراج افراد 12 اردیبهشت 1403

عباراتی درباره استخدام و اخراج افراد

To employ someone / to hire someone استخدام کردن To dismiss sb / to fire sb اخراج کردن To sack sb / to give sb the sack اخراج کردن To be sacked /to get the sack اخراج شدن To lay off sb/to lay sb off اخراج کردن To be laid off اخراج شدن To make […]

چند اصطلاح کاربردی/ Keep your shirt on 11 اردیبهشت 1403

چند اصطلاح کاربردی/ Keep your shirt on

Have been to see به دیدن چیزی رفتن Jose had been to see his boss to confirm his job for next summer Fix up جور کردن Jose had taken a couple of his buddies along to see if he could fix up work for them (جوز) دوتا از رفیقاشو با خودش برده بود که ببینه […]

چهار اصطلاح با رنگ‌ها 11 اردیبهشت 1403

چهار اصطلاح با رنگ‌ها

I’m in blue پکَرم I’m in red بی پولم، زیر بار قرضم I’m so green بی‌ تجربه‌ام I’m in pink چهار ستون بدنم سالمه

درباره عبارت «به غیر از» 11 اردیبهشت 1403

درباره عبارت «به غیر از»

برای گفتن “به غیر از …” در انگلیسی، از عبارت  Apart from استفاده می‌کنیم، معادل آن Except for است. Apart from a sister, he’s got two brothers as well به غیر از یه خواهر، دو تا برادر هم داره. the whole world seemed to be sleeping, apart from Barbara به نظر می رسید که تمام […]

چند جمله کاربردی (۹۱)/ Your nose is running 10 اردیبهشت 1403

چند جمله کاربردی (۹۱)/ Your nose is running

 These flowers are artificial  این گُل ها مصنوعی‌ هستند .  He wears a wig  او‌ کلاه گیس‌ میزاره .  I have a false tooth  من دندان مصنوعی دارم .  My nose is bleeding  خون دماغ شدم .  Stir your tea / coffee  چای / قهوه خودتان را هَم بزنید !  Your nose is running  آب […]

چند اصطلاح و عبارت کاربردی/ he burns me up 10 اردیبهشت 1403

چند اصطلاح و عبارت کاربردی/ he burns me up

I read you like a book مثل کف دستم می شناسمت I want to try my luck می خوام شانسم رو امتحان کنم you will pay for this تقاصش رو پس میدی he burns me up حرصمو درمیاره bite your tongue زبونتو گاز بگیر don’t take it out on me ناراحتیت رو سرمن خالی نکن […]

چند اصطلاح و عبارت کاربردی/You crack me up 09 اردیبهشت 1403

چند اصطلاح و عبارت کاربردی/You crack me up

He threw me under the bus او زیرآب مرا زد I’m delighted من خیلی خوشحالم I mess up with my mother everyday من هر روز با مادرم کل کل می کنم I have a loos tooth دندونم لق شده You crack me up تو منو می خندونی Happy belated birthday تولدت با تاخیر مبارک congratulations […]

عبارت فعلی «Fix up» 09 اردیبهشت 1403

عبارت فعلی «Fix up»

Fix up=To repair or put back in good condition; to arrange a date or an engagement for another person  ١- تعمیر کردن، مرمت کردن؛ ۲- جور کردن، درست کردن  Since my visiting friend didn’t have a date for dinner, I fixed her up with a friend of mine. They got along very well together از […]