جملات کوتاه انگلیسی با ترجمه (۳۴)
Promise yourself to be so strong that nothing can disturb your peace of mind به خودت قول بده اينقدر قوى باشى كه اجازه ندى هيچ چيزى آرامش خيالت رو بهم بزنه. “You can’t put your arms around a memory, so hug someone you love today” “نمیتونی خاطره ای را بغل کنی، پس امروز کسی را […]
اصطلاح «neat and tidy»
neat and tidy=not messy تر و تمیز/ مرتب و منظم My son keeps his bedroom neat and tidy, but my daughter’s room is always a mess پسرم اتاق خوابش را مرتب و مرتب نگه می دارد، اما اتاق دخترم همیشه به هم ریخته است
اصطلاح «upper limit»
upper limit=the highest level or amount allowed سقف حداکثر مجاز-حد مجاز There’s no upper limit on how much a doctor can charge, so be careful هیچ محدودیتی در میزان هزینه ای که پزشک می تواند دریافت کند، وجود ندارد، بنابراین مراقب باشید
اصطلاح «ulterior motive»
ulterior motive=the hidden reason or purpose behind an action انگیزه پنهانی/ علت پنهانی He’d never helped his grandma before, so we assumed he had an ulterior motive او قبلاً هرگز به مادربزرگش کمک نکرده بود، بنابراین ما فرض کردیم که او یک انگیزه پنهانی داشته است
اصطلاح «cast a spell» به چه معنی است؟
cast a spell=to use magic to male something happen جادو کردن-طلسم کردن Merlin waved his magic wand and cast a spell مرلین عصای جادویش را تکان داد و طلسم کرد
«obey an order» به چه معنی است؟
obey an order to do what someone orders or commands you to do اطاعت از دستورات Soldiers are taught to always obey orders به سربازان آموزش داده می شود که همیشه از دستورات اطاعت کنند
اصطلاح «nervous wreck» به چه معنی است؟
nervous wreck a person who’s very stressed or nervous دلشوره داشتن؛استرس داشتن Jim’s a great singer, but he’s always a nervous wreck before he goes on stage جیم خواننده بزرگی است، اما همیشه قبل از اینکه روی صحنه برود استرس دارد
چند اصطلاح کاربردی/ It’s out of this world
Don’t take it out on me دقِ دلیتو سر من خالی نکن! Don’t walk away قسر در نرو! It’s out of this world محشره! hangs in the balance در هالهای از ابهامه!
فراخوان سیویکمین جشنواره ملی کتاب سال دانشجویی منتشر شد
براساس فراخوان سیویکمین جشنواره ملی کتاب سال دانشجویی، دانشجویان مولف و مترجم تا ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ فرصت دارند آثار خود را به دبیرخانه جشنواره ملی کتاب سال دانشجویی ارسال کنند. به گزارش الفبای زبان به نقل از روابط عمومی سازمان ترویج مطالعه و نشر جهاد دانشگاهی، فراخوان سیویکمین جشنواره ملی کتاب سال دانشجویی با هدف ایجاد نشاط […]
واژگانی با Have
Collocations with HAVE have a bath دوش گرفتن have a drink نوشیدنی نوشیدن have a good time خوش گذرانیدن have a haircut موها را کوتاه کردن have a holiday به تعطیلات رفتن have a problem مشگل داشتن have a rest استراحت کردن have lunch ناهار خوردن have sympathy همدردی کردن
Friday, 20 September , 2024