بایگانی‌های یادگیری زبان انگلیسی - صفحه 3 از 28 - الفبای زبان
24 تیر 1403

اصطلاح «Hang up» به چه معناست؟

Hang up  فعل عبارتی (phrasal verb) Hang up به معنای “قطع کردن تماس تلفنی” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: end a phone call مثال: He didn’t say goodbye before he hung up او قبل از اینکه تلفن را قطع کند خداحافظی نکرد.

کلمات ربطی در زبان انگلیسی (but-for-yet-nor&…) 24 تیر 1403

کلمات ربطی در زبان انگلیسی (but-for-yet-nor&…)

 در این مطلب کلمات ربط دهنده در جمله را بررسی و معرفی می کنیم. این آموزش ادامه دارد و این بخش اول از کلمات ربطی در زبان انگلیسی است. but این حرف ربط در زمانی کاربرد دارد که می خواهیم تضاد میان دو چیز را نشان دهیم. مثال: He reads magazines, but he doesn’t like […]

 حالت اضافه (ملکی ) در زبان انگلیسی و انواع اپوستروف s 24 تیر 1403

 حالت اضافه (ملکی ) در زبان انگلیسی و انواع اپوستروف s

حالت اضافه برای مالکیت بکار می رود و مالک یا نام مربوط به انسان است یا غیر انسان.   الف- اگر مالک نام مربوط به غیر انسان باشد بین دو اسم (of) بکار می رود. the leaf of the tree ب-اگر مالک نام مربوط به انسان باشد بعد از نام انسان (‘s) اضافه می شود. […]

 تفاوت افعال tell و Say -بخش (۱) 24 تیر 1403

 تفاوت افعال tell و Say -بخش (۱)

 از نظر معنایی تفاوتی ندارند؛ هر دو به معنای “گفتن” هستند. تفاوت اصلی آنها در کاربرد آنهاست که تا حد زیادی مربوط به گرامر می شود. به طور کلی تفاوت tell و say به این شرح است:  از Tell (که گذشته آن told است) اغلب برای ۱. مطلع کردن و آگاهی دادن ۲. دستور مودبانه […]

اصطلاح «از کاه کوه ساختن» در زبان انگلیسی 20 تیر 1403

اصطلاح «از کاه کوه ساختن» در زبان انگلیسی

storm in a teacup=a situation in which people are very angry or upset  از کاه کوه ساختن/ الکی شلوغش کردن I feel strongly that it is a storm in a teacup من به شدت احساس می کنم که این مسئله از کاه کوه ساختن است/ الکی بزرگش کردن This matter is a storm in a […]

 کاربردهای مختلف کلمه‌ی each 20 تیر 1403

 کاربردهای مختلف کلمه‌ی each

 هر  He called me each day and asked about my circumstances او هر روز به من زنگ زد و احوالم را پرسید.  هرکدام، هر یک  Each had a different solution to the problem هر کدام یک راه حل متفاوت برای مشکل داشتند.  به هر کدام، به هر یک  She gave us two apples each او […]

۳ اصطلاح / «خیلی رو داری» چی میشه؟ 19 تیر 1403

۳ اصطلاح / «خیلی رو داری» چی میشه؟

You have a lot of nerve خیلی رو داری Don’t butter me up هندونه زیر بغلم Don’t pick on me به من گیر نده

اصطلاحات مربوط به بیماری و درمان / تشنج & تهوع 19 تیر 1403

اصطلاحات مربوط به بیماری و درمان / تشنج & تهوع

headache: سردرد backache: پشت درد amnesia:بيماري فراموشي anemia:کم خوني bloodshed: خونريزي brain sickness:نقص عقل bladder stone: سنگ مثانه cancer: سرطان tooth ache: دندان درد chicken pox: آبله مرغان Sore Throat: گلو درد constipate: يبوست depression:افسردگي ear ache: گوش درد eye sore:چشم درد flu:آنفلو آنزا fever: تب heart ache: قلب درد heat stroke :گرما زدگي hypertension […]

اصطلاحات مربوط به بیماری و درمان / واگیردار & تب و لرز 18 تیر 1403

اصطلاحات مربوط به بیماری و درمان / واگیردار & تب و لرز

Stone: (سنگ) Virus: (ویروس) Therapy: (درمان) Trauma: (آسیب) Cough :(سرفه) Diagnosis: (تشخیص) Ambulatory (سرپایی) Worm / :(کرم) tussis, tussis/: (سرفه) Unsterile: (غیراستریل) Idiopathic: (بدون علت) Sclerosis: (سخت شدن) Inflammation: (التهاب) Thrill /thril/: (لرز،لرزش) Systemic: (مربوط به کل بدن) communicable(مسری،واگیردار) Cadaver / (جسد) Physician /: (پزشک) Purulent / (چرکی) Benign /: (خوش خیم) Prophylaxis (پیشگیری ازبیماری) […]

چند اصطلاح جذاب/ حواسم نبود & پیش می آید 18 تیر 1403

چند اصطلاح جذاب/ حواسم نبود & پیش می آید

?Did I get you right درست فهمیدم؟ ?What’s going on چه خبرا؟ No worries نگران نباشید Thank you in advance پیشاپیش ازت ممنونم Fingers crossed ایشالا It doesn’t matter مهم نیست Sorry, I wasn’t listening ببخشید حواسم نبود Things happen پیش می‌آد Oh, that. That explains it آها پس قضیه این بود Sorry to bother […]