۵ مورد از کاربرد های TO
Use TO in these cases To دراین موارد استفاده میشه Destination We’re going to Paris برای گفتن مقصد What time it is It’s a quarter to 2 برای گفتن مقدار تایمی که مونده Distance “It’s about ten miles from my house to the university برای گفتن فاصله Comparing “I prefer sleeping to working برای مقایسه […]
تفاوت افعال , look, watch و see
تفاوت افعال , look, watch و see از فعل see زمانی استفاده می کنیم که دیدن بطور اتفاقی و بدون منظور و بدون فکر کردن اتفاق می افتد.به طور اتفاقی و سهوا است؛ به عبارت دیگر این فعل به معنای دیدن بطور تقریبا غیر ارادی اشاره میکند. Do you see a yellow car outside I […]
استفاده از Namely در جملات به چه منظور است؟
برای ذکر کردن نمونههای چیزی یا بیان دقیقتر و جزئی تر توضیح داده شده، از کلمهی namely استفاده میشود. قبل از namely از کاما استفاده میشود. …Namely = that is مثال: I have a new job، namely as a teacher من یک شغل جدید دارم، معلمی We need to concentrate on our target audience, namely […]
جملات آموزنده و امید بخش انگلیسی
Overcome in private Transform in private Improve in private Explore in private Create in private Study in private Build in private Grow in private Heal in private Love in private Date in private Lose in private Win in private Do in private Be private در حریم خصوصی به خود غلبه کنید. در حریم خصوصی تحول […]
نكاتی در مورد هجی افعال ing دار
افعالی که به يک e ختم میشوند، آن e حذف میشود: come, coming take, taking write, writing ولی در مورد افعالی که به ee ختم میشوند، اين قاعده صدق نمیکند: agree, agreeing see, seeing در افعال يک بخشی (يک هجايی) که دارای يک حرف صدادار و يک حرف بیصدا میباشند، حرف بیصدای آخر تکرار […]
اقسام صفات «Kind of Adjectives»
اقسام صفات《Kind of Adjectives》 صفات در زبان انگلیسی به سه دسته تقسیم می شوند . صفات کیفی یا توصیفی Adjective of quality مثال ها:beautiful, nice, white, green, large, tall and excellent صفات کمی یا مقداری Adjective of quantity مثال ها: few, many,many,enough، some, all,half,whole,enough, and numerous صفات اختصاصی Distinctive adjectives مثال ها:highly, particularly, truly. sufficiently. […]
اصطلاح «Fall behind»
Fall behind = Get behind عقب افتادن، عقب ماندن To lag, to fail to keep up Eve fell behind in her studies and finally had to drop out of school ایو در درسهایش عقب افتاد و سرانجام مجبور شد ترک تحصیل کند If you get behind in your car payments, the finance company may repossess […]
اصطلاح «That doesn’t count»
That doesn’t count اون حساب نیست. اون قبول نیست. کافی نیست. (اون عملی که انجام دادی) به درد نمیخوره، جبران نمیکنه. That course does not count towards your degree این درس جزو واحدهای ضروری برای گرفتن مدرکت به حساب نمیاد. “اون قبول نیست” I did five pushups today + That doesn’t count! You need […]
فعل عبارتی Look on
Look on= To watch as a spectator= to observe ناظر بودن، تماشاگر بودن، نظارهگر بودن I stayed with my son at his first soccer practice and looked on as the coach worked with the boys در اولین تمرین فوتبال پسرم من هم موندم و تمرینات مربی را با بچهها تماشا کردم. Hundreds of people […]
Shovel-Mittens-Snowball
Shovel پارو ، بیل Mittens دستکش Snowball گلوله برف
Monday, 23 December , 2024