عبارت «For once»
For once=This one time, for only one time برای یکبار، فقط یکبار، برای یک بار هم که شده For once I was able to win a game of golf against Steve, who is a much better player than I am فقط یک بار توانستم در بازی گلف، استیو را که خیلی از من بهتر بازی […]
۳ ضرب المثل/nothing hurts like the truth
nothing hurts like the truth حقیقت تلخ است… whatever comes up is welcome هرچه پیش آید خوش آید much coin much care هر که بامش بیش برفش بیشتر
۳ اصطلاح با واژه «Act»
Act of God خواست و تقدیرخداوند !the flooding was surely an act of God سیل قطعا خواست خدا بوده! be/get in on the act وارد عمل شدن/سهیم شدن و هم جریان شدن با چیزی We started selling them last year, and now other stores are getting into the act ما فروش آنها را از سال […]
واژگانی درباره «انتقاد کردن»
criticism, reproof, reprova, انتقاد Censorious انتقاد آمیز potshot انتقاد بی خودی flak انتقاد پر سر و صدا diatribe انتقاد تلخ و ناسزا آمیز bashing , censure, slam, stricture, roast انتقاد شدید Blast انتقاد شدید و ناگهانی squib انتقاد طنزآمیز lecture انتقاد طولانی hatchet job انتقاد غرض آمیز admonish انتقاد ملایم کردن Unexceptionable […]
«pack heat» به چه معنی است؟
pack heat=to carry a gun اسلحه به همراه داشتن Someone in the crowd who was packing heat has been taken away by the Secret Service guys یک نفر در جمعیت که اسلحه را بسته بندی می کرد توسط بچه های سرویس مخفی برده شده است ?Can you believe that some of these kids […]
درباره Vac
Vac=vacation, holiday مرخصی- تعطیلات Origin : short for “vacation” ?Are you going overseas in the long vac ?I’m looking for a job over the vac. Any ideas Variety :This is typically used in British English but may be used in other varieties of English too
عباراتی درباره مو /ponytail
ponytail دم اسبی a center parting فرق وسط a side parting فرق کنار spiky موی سیخ سیخی shaved تراشیده dyed hair موی رنگ شده anti-dandruff ضد شوره conditioner نرم کننده implants کاشت ( مو) greasy hair موی چرب wig کلاه گیس dandruff شوره
۳ واژه Reiterate/Cherishment/Extend
Reiterate این گزینه به معنای تکرار کردن، تصریح کردن است Cherishment این گزینه به معنای قدردانی، گرامی داشتن، احترام است. Extend این گزینه به معنای توسعه دادن، منبسط کردن است.
واژگان کاربردی (۱۰۷)
abate: فروکش کردن، فرونشستن، تنزل recede: کنار کشیدن، عقب کشیدن، پس رفتن subside: فروکش کردن، نشست کردن persist: سماجت کردن، پافشاری کردن، اصرار کردن recede: کنار کشیدن، عقب کشیدن insist: اصرار ورزیدن، پافشاری کردن adhere: چسبیده بودن، جور بودن، وفادار ماندن ascend: بالا رفتن، صعود کردن prompt: چالاک، سریع، آماده sluggish: تنبل، لش، آهسته رو […]
واژگان کاربردی (۱۰۶)
decline: کاهش، کاستن، نقصان sustain: حمایت کردن ، ثابت، پایدار نگهداشتن enquire: جویا شدن، باز جویی کردن devise: تدبیر کردن، ارث گذاری augment: تقویت کردن، افزودن attenuate: رقیق کردن، نازک کردن accelerate: شتاب دادن، تندتر شدن sophisticate: پیچیده، فریبنده elucidate: روشن کردن، شفاف stimulate: تحریک کردن exaggerate: اغراق آمیز کردن، مبالغه کردن invigorate: نیرو دادن، […]
Friday, 22 November , 2024