I’m all set I’m good to go I’m prepared I’m geared up I’m standing by I’m all primed I’m locked and loaded I’m poised for action

listen to that little voice inside deep inside it knows you better than anyone Good morning به اون صدای کوچیک تو اعماق وجودت گوش بده، اون تو رو بهتر از هر کسی میشناسه.صبحتون بخیر   If someone treats you badly recognize that there is something wrong with them, not you. normal people do not go […]

Elegant: زیبا Gorgeous: زیبا ، محشر Stunning: زیبا ، چشم نواز Adorable, cute: بامزه Exquisite: زیبا ،شکیل

How much is the fare        کرایه چقدر میشه ؟ Drop me off there                 .اونجا پیادم‌ کن Keep the change                   .بقیشو نگه دار

  At your earliest convenience در اولین فرصت Time and again چندین بار…بارها Every other day یک روز در میان Time presses وقت تنگ است Spare time وقت آزاد…اوقات فراغت Time is up وقت تمام است In the nick of time سر بزنگاه  

فعل عبارتی (phrasal verb)  Bear out به معنای “تایید کردن” است.   مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Confirm that something is correct   مثال: Statistics bear out the government’s claims on the issue آمار، ادعاهای دولت درمورد این موضوع را تایید می‌کند.  

زمانی که می خواهیم کسی حرفش را تکرار کند می گوییم؛ Come again I didn’t catch that

  Stay still ثابت بمون، حرکت نکن  Load the car بارِ ماشین کردن (وسایل را بار ماشین کن) Will do you good برات خوبه Fresh air will do you good هوای تازه برات خوبه

Banish negative thoughts دور کردن افکار منفی Banish fear از بین بردن ترس Banish doubts رفع ابهام، شک را از بین بردن Banish bad habits ترک عادات بد Banish a person from the group اخراج فرد از گروه Banish worries از بین بردن نگرانی ها Banish evil spirits دور کردن ارواح خبیث Banish stress از […]

Let me gather my breath بزار نفسم جا بیاد Fish out of water موذب بودن، احساس راحتی نداشتن ?Are you teasing me مسخرم می کنی؟