چهار اصطلاح با رنگها
I’m in blue پکَرم I’m in red بی پولم، زیر بار قرضم I’m so green بی تجربهام I’m in pink چهار ستون بدنم سالمه
اصطلاح «Not-so-distant future»
Not-so-distant future=A time not very far in the future آینده نه چندان دور When I was growing up, we never would have believed that we’d be using phones as powerful as computers in the not-so-distant future وقتی بزرگ میشدم، هرگز باور نمیکردیم که در آیندهای نه چندان دور از تلفنهایی به قدرتمندی رایانهها استفاده […]
حروف اضافه با فرم “ing”
Concerning درباره Regarding در خصوصِ Respecting در خصوصِ Owing to به دلیلِ According to طبق(گفته) Following به دنبالِ، پیرو، بعد از Considering با توجه به Including شاملِ Excluding به غیر از Barring اگر … پیش نیاد Notwithstanding علی رغمِ Relating to مربوط به
درباره عبارت «به غیر از»
برای گفتن “به غیر از …” در انگلیسی، از عبارت Apart from استفاده میکنیم، معادل آن Except for است. Apart from a sister, he’s got two brothers as well به غیر از یه خواهر، دو تا برادر هم داره. the whole world seemed to be sleeping, apart from Barbara به نظر می رسید که تمام […]
ویژگی های اخلاقی افراد (۹)
A live wire آدم پر تحرک A go-getter آدم بلند پرواز و فعال A Self-made آدم خود ساخته A level-headed آدم متین و معقول A open-minded آدم آزاداندیش، روشنفکر A soft-hearted آدم دلرحم- رئوف
چند اصطلاح رایج در سوشال مدیا
Drama Queen ننه من غریبم بازی درآوردن، کولی بازی underage زیر سن قانونی Hating همون هیت دادن یا ابراز تنفر Gossip غیبت کردن، چُغُلی کردن Creepy چندش آور Pick Me دنبال جلب توجه Cyberbully دست انداختن و تمسخر افراد در مجازی Judge قضاوت کردن Fact حقیقت Toxic سَمّی، کسی که رفتار نرمالی نداره Cute بانمک، […]
چند جمله کاربردی (۹۱)/ Your nose is running
These flowers are artificial این گُل ها مصنوعی هستند . He wears a wig او کلاه گیس میزاره . I have a false tooth من دندان مصنوعی دارم . My nose is bleeding خون دماغ شدم . Stir your tea / coffee چای / قهوه خودتان را هَم بزنید ! Your nose is running آب […]
۳اصطلاح کاربردی/ Put in a good word for me
Let the cat out of the bag لو دادن؛ رازی را فاش کردن Tim let the cat out of the bag about my surprise birthday party تیم سوپرایز جشن تولد غافلگیرکننده من را لو داد Put in a good word for me سفارش منو بکن I really need a job and I was hoping […]
اصطلاح فوق جالب «raise the roof»
raise the roof=hit the roof=make or cause someone else to make a great deal of noise, especially through cheering اصطلاح خانه رو سرش گذاشته بود از فریاد/ غوغا به پا کردن(از سر خشم یا خوشحالی)/سقف را ترکاندن ( از سروصدای زیاد ) از صدای موزیک یا فریاد when I finally scored the fans raised the […]
معنی اصطلاح «the big picture»
the big picture=the situation as a whole تصویر کلی /نمای کلی/دورنما he’s so involved in the minutiae that he often overlooks the big picture او آنقدر درگیر جزئیات است که اغلب وضعیت کلی را نادیده می گیرد We need to look at the big picture before we can work out specific details قبل از اینکه […]
Wednesday, 30 October , 2024