بایگانی‌های اصطلاح و عبارات - صفحه 4 از 12 - الفبای زبان
واژه «Domineer» 02 مرداد 1403

واژه «Domineer»

 Domineer =rule over tyrannically تحکم کردن، سلطه جویی کردن، مستبدانه حکومت کردن Students prefer teachers who guide, not ones who domineer دانش‌آموزان معلمانی را ترجیح می‌دهند که راهنمایی کنند، نه معلمانی که تحکم می کنند.

۴ اصطلاح کاربردی/ معنی  She took off veil چیست؟ 01 مرداد 1403

۴ اصطلاح کاربردی/ معنی She took off veil چیست؟

Get your act together خودتو جمع و جور کن This is for your own good این به نفع خودته No ifs، no buts اما و اگر هم نداریم She took off veil او کشف حجاب کرد

 چند اصطلاح برای اظهار همدردی در انگلیسی 31 تیر 1403

 چند اصطلاح برای اظهار همدردی در انگلیسی

I’m terribly sorry ‎ واقعا متاسفم I try to make it up ‎ سعی می کنم جبران کنم no offense ‎ منظور بدی نداشتم. None taken ‎ من هم به دل نگرفتم. Don’t mention it ‎ اصلا حرفش رو هم نزن. No sweat man ‎ بی خیال بابا! Don’t put yourself through hell ‎ به […]

جمله کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۵۵) 31 تیر 1403

جمله کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۵۵)

What a hut There is kindness in it And its inhabitants laugh It is better than a palace whose people miss him کلبه ای ڪه در آن مهربانی هست و ساکنینش می خندند بهتر از کاخی ست که مردمانش دلتنگ هستند

30 تیر 1403

فعل عبارتی «Wear off»

Wear off= fade away فعل عبارتی (phrasal verb) Wear off به معنای “محو شدن، پاک شدن” هستش. مثال: Most of my make-up wore off before I got to the party بیشتر آرایش من قبل از رسیدن به مهمانی پاک شد.

فعل عبارتی Turn down 30 تیر 1403

فعل عبارتی Turn down

Turn down=decrease the volume or strength (heat, light etc)    فعل عبارتی (phrasal verb) Turn down به معنای “کم کردن صدا یا قدرت” هستش. مثال: Please turn the TV down while the guests are here لطفا وقتی مهمان‌ها اینا هستند صدای تلویزیون را کم کن.

اصطلاح «راستشو بگو» در انگلیسی 24 تیر 1403

اصطلاح «راستشو بگو» در انگلیسی

 Come clean  راستش رو بگو!/ رو راست باش    I thought it was time to come clean with everybody من فکر کردم وقت آن رسیده که با همه رو راست باشیم  I thought it was time to come clean about what I’d been doing من فکر کردم وقت آن است راستشو بگم در مورد کاری […]

اصطلاح «از کاه کوه ساختن» در زبان انگلیسی 20 تیر 1403

اصطلاح «از کاه کوه ساختن» در زبان انگلیسی

storm in a teacup=a situation in which people are very angry or upset  از کاه کوه ساختن/ الکی شلوغش کردن I feel strongly that it is a storm in a teacup من به شدت احساس می کنم که این مسئله از کاه کوه ساختن است/ الکی بزرگش کردن This matter is a storm in a […]

در جواب «thank you » چی بگیم؟! 19 تیر 1403

در جواب «thank you » چی بگیم؟!

My pleasure : باعث افتخار من Don’t mention it : حرفشم نزن No problem: چیزی نیست It was nothing: کاری نکردم

چند اصطلاح / به چه قیمتی؟ / شایعه شده! 12 تیر 1403

چند اصطلاح / به چه قیمتی؟ / شایعه شده!

Speak of the devil چه حلال زاده I am appalled شوکه شدم a tiger can’t change his stripes توبه گرگ مرگه I’m on a diet رژیم دارم the grapevine دهن به دهن شدن یک خبر (شایعات و اخبار غیررسمی) The grapevine has it that گفته‌ها/شنیده‌ها از این حکایت دارند که . . . ?at what […]