بایگانیهای اصطلاح و اسلنگ - الفبای زبان
!I had a hunch
“I had a hunch” حسم میگه / یه حسی دارم که/ به دلم افتاده به معنای “من احساسی داشتم” است، این اصطلاح به معنای این است که شما بهطور ناخودآگاه یا بدون دلیل قابل توضیحی احساسی یا باوری دارید. have a hunch I can’t explain it, I just have a hunch that Maggie’s pregnant نمیتونم […]
واژگان و کلمات
گرامر زبان انگلیسی
تازه ها/ مکالمه
Nahid bs » سلام و خسته نباشید خیر با حرف اضافه on همراه نیست...
برگزیده های اصطلاحات زبان انگلیسی
تایم لاین
مطلبی موجود نیست
یادداشتآرشیو
?trust or thrust
lunch ناهار launch پرتاب کردن peak قله pick چیدن peek نگاه دزدکی trust اعتماد کردن thrust چپاندن،فروکردن infect آلوده کردن in fact در حقیقت object مخالفت کردن abject پست،ذلیل middle وسط meddle فضولی کردن dam سد damn لعنت کردن expiration انقضا expression اصطلاح dim مبهم ، کم نور deem لازم دانستن fit مناسب feat شاهکار […]
Thursday, 19 September , 2024