بایگانی‌های #اصطلاحات جالب - صفحه 41 از 92 - الفبای زبان
۳ اصطلاح کابردی/ on the house 20 فروردین 1403

۳ اصطلاح کابردی/ on the house

 رایگان….مجانی…صلواتی (غذا و نوشیدنی)  on the house = if food or drink is on the house in a bar or restaurant, it is provided free by the owner  These drinks are on the house. it’s the restaurant’s tenth anniversary این نوشیدنی ها مجانی هستن. مراسم دهمین سال فعالیت رستوران هستش.  رفیق نیمه راه fair-weather friend […]

جملات کوتاه انگلیسی با ترجمه (۳۱) 19 فروردین 1403

جملات کوتاه انگلیسی با ترجمه (۳۱)

the beauty of pure and genuine connections is they do not feel heavy even in disagreements زیبایی، پیوند خالص و اصیل به این است که حتی در اختلاف نظرها احساس سنگینی ندارید. Create new habits. Meet new people. Try a new routine. Wake up earlier. There are too many possibilities in life to not be […]

واژگان کاربردی (۱۰۵) 19 فروردین 1403

واژگان کاربردی (۱۰۵)

math-ریاضیات measurements-واحد اندازه گیری -meter – متر, centimeter – سانتی‌متر, kilogram – کیلوگرم, half – نصف, circle – دایره, square – مربع temperature – دما, date – تاریخ, weight – وزن, edge – لبه, corner – گوشه

رایج ترین شغلها به زبان انگلیسی (۱۱) 19 فروردین 1403

رایج ترین شغلها به زبان انگلیسی (۱۱)

adviser مشاور apprentice کارآموز chief executive مدیر عامل اجرایی executive مدیر PA دستیار شخصی operator اپراتور clerk منشی officer افسر managing director مدیرعامل acting بازیگری

۴ اصطلاح کاربردی/ In a nutshell 19 فروردین 1403

۴ اصطلاح کاربردی/ In a nutshell

In a nutshell به طور مختصر وکلیدی سخن گفتن Once in a blue moon خیلی معمول نیست/ خیلی کم و ندرتا to keep up (with) رسیدن یا برابر شدن با چیزی یا کسی (معمولا در راه رفتن) to have a whale of a time خوش گذراندن و لذت بردن

۴ اصطلاح کاربردی/ I went off the deep end 18 فروردین 1403

۴ اصطلاح کاربردی/ I went off the deep end

I went off the deep end  از شدت غعصبانیت زد به سرم – از کوره در رفتم Don’t talk behind his back پشت سرش صحبت نکن- غیبت نکن They fight like cat and dog مثل سگ و گربه به جان هم می افتند Keep your eyes open حواستو جمع کن

درباره «Be about to» 18 فروردین 1403

درباره «Be about to»

Be about to برای صحبت در مورد آینده بسیار نزدیک استفاده می‌شود. برای مثال، تصور کنید آماده شدید و کلیدتون دستتونه؛ اگه کسی ازتون بپرسه «داری چیکار می‌کنی؟»، باید بگید: I am about to leave the house من در شرف ترک کردن خانه هستم یعنی هنوز خانه‌ام اما کمی بعد می‌روم. به مثال‌ها دقت کنید: […]

۴ اصطلاح کاربردی/ Keep your emotions in check 18 فروردین 1403

۴ اصطلاح کاربردی/ Keep your emotions in check

As time goes by با گذشت زمان Keep your emotions in check باید احساساتتو کنترل کنم Keep your emotions in check پولش اصلا مهم نیست Teaching is my bread and butter تدریس راه امرار معاش من است

۴ اصطلاح کاربردی/ kick up your heals/ Land your self in trouble 18 فروردین 1403

۴ اصطلاح کاربردی/ kick up your heals/ Land your self in trouble

kick up your heals کارهایی رو بکن که دوست داری- خوش بگذرون Throw cold water on توی ذوق کسی زدن- دلسرد کردن یک نفر Drive a wedge between us این مسئله داره بین ما جدایی می ندازه- شکاف افتادن در روابط Land your self in trouble خودت را در دردسر می اندازی

۴ اصطلاح کاربردی/ Catch the wave 18 فروردین 1403

۴ اصطلاح کاربردی/ Catch the wave

Water under the bridge گذشته ها گذشته- کاری است که شده-دیگه فکرشونکن Catch the wave از فرصت استفاده کردن Tread water درجا زدن I don’t have a leg to stand on  هیچ دلیلی ندارم- دستم به جایی بند نیست