بایگانی‌های #اصطلاحات جالب - صفحه 22 از 92 - الفبای زبان
اصطلاح اسلنگ «خوشمزه بازی درآوردن» 29 اردیبهشت 1403

اصطلاح اسلنگ «خوشمزه بازی درآوردن»

Crack a joke جک گفتن و خندیدن/ مزه پراندن/خوشمزه بازی درآوردن “crack” یک کلمه عامیانه است که به کوکائین اشاره دارد. کراک کوکائین از نوع پودری کوکائین گرفته می شود و بسیار اعتیاد آور است.   He brightened enough to crack a joke at his own expense او آنقدر خوش فکر بود که به هزینه […]

اصطلاح «غرورمو زیر پا گذاشتم» چی میشه؟ 29 اردیبهشت 1403

اصطلاح «غرورمو زیر پا گذاشتم» چی میشه؟

swallow your pride=pocket your pride زیر پا گذاشتن غرور/ اصطلاح pocket your pride نیز می تواند مترادف این اصطلاح باشد. He was forced to swallow his pride and ask if he could have his old job back او مجبور شد غرورش را بشکند و بپرسد که آیا می تواند شغل قبلی خود را پس بگیرد […]

چند واژه کاربردی و آزمونی (۹۳) 27 اردیبهشت 1403

چند واژه کاربردی و آزمونی (۹۳)

underrating: ناچیز شمردن، دست کم گرفتن obscuring: گمنام کردن، مبهم کردن، نامفهوم estimating: تخمین زدن، ارزیابی کردن falsifying: باطل ساختن، تزویر کردن، تحریف کردن sticking: چسبناک، الصاق، گیرافتادن adhering: بهم چسبیده بودن، جور بودن، طرفدار بودن refraining: برگردان، منع کردن، خودداری کردن benefiting: سود بردن، مزایا، نفع sewed: دوختن، خیاطی کردن folded: تا خوردن، بهم […]

جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۴۰) 27 اردیبهشت 1403

جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۴۰)

One day, the people who didn’t believe in you will tell everyone how they met you يه روزى همه ى اونهايى كه باورت نداشتن، براى ديگران تعريف ميكنن چطور باهات آشنا شدن . God will never leave you empty he will replace everything you lost if he asks you to put something down it’s because […]

ضرب المثل یا اصطلاح «نوش دارو بعد از مرگ سهراب» 26 اردیبهشت 1403

ضرب المثل یا اصطلاح «نوش دارو بعد از مرگ سهراب»

close the barn door after the horse has bolted این جمله را اگر تحت الفظی معنی کنیم می شه «درب طویله را بعد از در رفتن اسبها بستن» اما به عنوان اصطلاحی میشه همون ضرب المثل معروف خودمون که میگه «نوش دارو بعد از مرگ سهراب»/ کار بیهوده که دیگه خیلی دیره      

اصطلاح نمکی «بزار اوضاع آروم شه» 26 اردیبهشت 1403

اصطلاح نمکی «بزار اوضاع آروم شه»

Let the dust settle بزار اوضاع آروم شه/ صبر کن گرد و خاکا بخوابه/ شرایط واواضع احوال مساعد شه Once the dust had settled Beck defended his decision هنگامی که اوضاع آروم شد، از تصمیم خود دفاع کرد I think we need to let the dust settle and see what’s going to happen after that […]

اصطلاح «as Clear as mud» به چه منظور است؟ 26 اردیبهشت 1403

اصطلاح «as Clear as mud» به چه منظور است؟

as Clear as mud=Not clear at all= not easy to understand واژه mud یعنی لجن/ تیره. و این اصطلاح به این معنی است که مثل لجن تیره و نامشخص است پس یعنی چیزی که خیلی مشخص نباشه و فهمش سخت باشه/ مبهم/ غیرواضح   He’s a great scientist, but I find his explanation of bacteria […]

اصطلاح دوپهلوی «false friend» 26 اردیبهشت 1403

اصطلاح دوپهلوی «false friend»

false friend منظور از این اصطلاح یعنی چیزی که در تناقض با تصور ماست /مثل رفیقی که در تصور ما رفیق است اما در واقع نیست!/ به عبارت کوتاهتر رفیق ناباب/ دوستان دروغین و سمی/ نارفیق/دوست و دشمن به عنوان مترادف برای این اصطلاح می توان از false flag & Frenemy بهره برد. The man […]

چند اصطلاح کاربردی/ There, there به چه معنیست؟ 26 اردیبهشت 1403

چند اصطلاح کاربردی/ There, there به چه معنیست؟

There, there ناراحت نباش چیزی نیست No biggie عیبنی نداره I’m afraid so اره متاسفانه Call it off کنسلش کن Get off my back ولم کن/ دست از سرم بردار

آیا واژه «advice» قابل جمع بستن است؟ 26 اردیبهشت 1403

آیا واژه «advice» قابل جمع بستن است؟

کلمه “advice” همانطور که می دانید به معنی ‘توصیه، نصیحت’ هست. یکی از اشتباهات رایج در خصوص “advice“، جمع بستن آن است یعنی استفاده به صورت advices. اما از آنجایی که این کلمه غیر قابل شمارش است طبیعتا نمی توانیم آن را جمع ببندیم. Thank you for your advice, sir از توصیه شما متشکرم آقا. […]