بایگانی‌های اصطلاح - الفبای زبان
۳ اصطلاح کاربردی انگلیسی/ اشک تمساح به انگلیسی 28 آبان 1403

۳ اصطلاح کاربردی انگلیسی/ اشک تمساح به انگلیسی

Crocodile tears اشک تمساح-اشکی که برای فریب دیگران می ریزیم Dress to kill   تیپ زدن برای جذب افراد/ تیپ جنس  مخالف کش Everything but the kitchen sink از شیرمرغ تا جون آدمیزاد/ تقریبا همه چیز

اصطلاحات Hit the hay & Hit the road به چه معناست؟ 21 مرداد 1403

اصطلاحات Hit the hay & Hit the road به چه معناست؟

Hit the hay رفتن خوابیدن I can’t stay up anymore . I’m gonna hit the hay   ن دیگر نمی توانم بیدار بمانم. من می روم بخوابم. Hit the road رفتن به راه افتادن   It’s getting late. I’d better hit the road دارد دیر می‌شود. بهتر است بروم.

اصطلاح جذاب «spill the tea» به چه معناست؟ 20 تیر 1403

اصطلاح جذاب «spill the tea» به چه معناست؟

spill the tea=sharing gossip به اشتراک گذاشتن اسرار و اخبار/به اشتراک گذاری شایعات یا افشای اخبار جالب    I’m going to spill the tea some more right after these examples درست بعد از این مثال‌ها، می روم تا اخبار را به اشتراک بگذارم ?I shouldn’t spill the tea, but have you heard that Bob and […]

اصطلاح «شایعه شده که…» 22 اردیبهشت 1403

اصطلاح «شایعه شده که…»

It’s rumored that شایعه شده که …. It’s rumored that she went bankrupt شایعه شده که اون ورشکسته شده. It’s rumored that they are getting married شایعه شده که اونا دارن ازدواج می‌کنن.    She accused him of starting rumors about her. Ever since his sudden resignation, rumors have been flying    او را به […]

۴ اصطلاح کاربردی/ I went off the deep end 18 فروردین 1403

۴ اصطلاح کاربردی/ I went off the deep end

I went off the deep end  از شدت غعصبانیت زد به سرم – از کوره در رفتم Don’t talk behind his back پشت سرش صحبت نکن- غیبت نکن They fight like cat and dog مثل سگ و گربه به جان هم می افتند Keep your eyes open حواستو جمع کن

۴ اصطلاح کاربردی/ Keep your emotions in check 18 فروردین 1403

۴ اصطلاح کاربردی/ Keep your emotions in check

As time goes by با گذشت زمان Keep your emotions in check باید احساساتتو کنترل کنم Keep your emotions in check پولش اصلا مهم نیست Teaching is my bread and butter تدریس راه امرار معاش من است

۴ اصطلاح کاربردی/ Upset the apple cart 19 اسفند 1402

۴ اصطلاح کاربردی/ Upset the apple cart

Upset the apple cart خراب کاري کردن،گند زدن به کاري Jump down someone’s throat به کسي پريدن،پاچه کسي را گرفتن Flow with the tide با ديگران راه آمدن،با ديگران کنار آمدن Iron things out گره از مشکلي باز کردن

ده عبارت و اصطلاح برای بیان سختی و آسانی 19 دی 1402

ده عبارت و اصطلاح برای بیان سختی و آسانی

: ten phrases to express how Easy or Difficult something is  Easy It’s a piece of cake It’s a cinch It’s a breeze Anyone can do it There’s nothing to it  Difficult It’s hard It’s a bit tricky It’s really tough It’s not a walk in the park It’s very demanding

!shell out 08 شهریور 1402

!shell out

این عبارت در موقعیت های مختلف می تواند معانی متعددی را به همراه داشته باشد. خودِ shell به معنی پوسته و کاور چیزی می باشد out که با آن اضافه می شود یعنی چیزی را از پوسته و کاورش در آوردن بنابراین به صورت نمادین به معنی پول پرداخت کردن و درآوردن پول از کیف […]