عضویت رایگان در کتابخانههای عمومی تا ۲۸ آبان ماه تمدید شد
با توجه به درخواست کتابداران و اعضا، طرح بخشودگی جرائم دیرکرد منابع و عضویت رایگان در کتابخانههای عمومی تا ۲۸ آبان ماه ۱۴۰۳ تمدید شد. به گزارش الفبای زبان، به مناسبت سیودومین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران، طرح بخشودگی جرائم دیرکرد منابع در طول این هفته و عضویت رایگان در روزهای در روزهای ۲۳، […]
ریشه واژهی آدینه
ریشه واژهی آدینه این واژه در ایران باستان ati_ayanaka بوده است که به معنای حرکت به سویی و جمع شدن در آن نقطه میباشد. (که دقیقا معادل عربی آن جمعه است و تایید میکند جمع شدن در نقطهای برای عبادت در روزی خاص ریشهی باستانی دارد) آدیانکا-> آدیانکا-> آدیانه->آدینه
«پیش قاضی و معلقبازی» یا «پیش غازی و معلقبازی»؟
آیا میدانستید که بسیاری از ما اصطلاح «پیش غازی و معلقبازی» را بهاشتباه «پیش قاضی و معلقبازی» مینویسیم؟ «غازی» (از ریشهٔ غزو عربی به معنی جنگ) چندین معنا دارد، ازجمله «جنگجو» و «معرکهگیر» و «بندباز». به همین دلیل خطاب به کسی که بخواهد دیگری را گول بزند، میگویند «پیش غازی و معلقبازی»؟ یعنی پیش کسی […]
داستان «Old clock» با ترجمه
Old clock John lived with his mother in a rather big house, and when she died, the house became too big for him so he bought a smaller one in the next street. There was a very nice old clock in his first house, and when the men came to take his furniture to the […]
چند واژه کاربردی (۱۰۰)
Blame: To accuse. To hold responsible مقصر دانستن، سرزنش کردن Blanket: A cloth cover used to keep warm پتو Bleed: To lose blood خون آمدن از Blind: Not able to see کور Block: To stop something from being done. To prevent movement بلوك،بلوك کردن Blood: Red fluid in the body خون Blow: To move with […]
عبارات و اصطلاحات وضعیت روحی افراد
I am on the edge قاتی ام I’m just fine عالیم I’m over the moon خیلی خوشحالم So so ای بد نیستم I am fried دیگه نمیکشم/تحمل ندارم (جسمی و روحی) I am fed up دیگه به اینجام رسیده I am in black mood ناراحتم I am on my last legs دیگه نا ندارم I […]
۴ واژه مرتبط با دریا
coral on the sea bottom مرجان در کف دریا fouling communities جوامع آلوده benthic seaweeds جلبک های دریایی اعماق دریا the equator خط استوا
اصطلاح «از نو شروع کردن»
(to) Go back to the drawing board To start a task over because the last try failed; to start again from the beginning کاری را از سر گرفتن چون تلاش قبلی با شکست مواجه شده است، از اول/نو شروع کردن Frank’s new business failed, so he had to go back to the drawing board […]
چند اپلیکیشن کاربردی برای یادگیری زبان انگلیسی
• برای لیسینینگ : TED podcast player – Castbox • برای اسپیکینگ : ELSA: Learn and Speak English English conversation practice • برای فلش کارت : Vocabulary Flashcards – IELTS AnkiMobile Flashcards • برای برنامه ریزی (تایمر) : Productive Habit Tracker Focus To-Do: Focus Timer Tasks • برای تقویت لغت : Tongo – Learn […]
واژگان پرکاربرد در انگلیسی (۹۹)
acknowledge تصدیق کردن، قبول کردن، تأیید کردن، قدردانی کردن، اعتراف کردن acquire بدست آوردن، پیدا کردن، حاصل کردن، آموختن adage ضرب المثل، مثل، پند assimilate وفق دادن، جذب کردن، شبیه ساختن، تلفیق کردن assortment دسته، ترتیب، طبقه بندی، دسته بندی caliber استعداد، گنجایش، کالیبر، قطر گلوله condensed متراکم، فشرده، خلاصه شده contradictory مغایر، مخالف، متناقض […]
لغات کاربردی (۹۸)
Very hard = challenging Tired = exhausted Angry = furious Clean = spotless do = perform/commit/conduct think = suppose/presume good = significant/impressive become better = improve important = remarkable/noticeable make clear = clarify not simple = complicated/ perplexed hard = difficult decide = make a decision
Monday, 18 November , 2024