انتشار داستانهای چاپنشده «هارپر لی»
هشت داستان کوتاه منتشرنشده از نویسنده کتاب «کشتن مرغ مقلد» با عنوان «سرزمین شیرین ابدی» در سال جاری منتشر خواهد شد. به گزارش الفبای زبان، داستانهای کوتاهی که هرگز قبلاً دیده نشده و توسط هارپر لی نوشته شدهاند، در سال جاری منتشر خواهند شد. هشت داستان کوتاه که قبل از آنکه هارپر لی شروع به […]
چند اصطلاح انگلیسی بامزه (۱۰۹)
(جل الخالق) Holy moly (تپل مپل) Roly poly (کوتوله موتوله) Humpty Dumpty (کوچولو موچولو) Itsy bitsy (گوگولی مگولی) Goochy goochy goo (هوای دونفره) lovey dovey weather (باشه حتما) Okey dokey (آبکی شلکی) Wishy washy (یهویی، بخوای نخوای) Willy nilly (فس فس نکن) Don’t dilly dally
آشنایی با چند واژه مصوب فرهنگستان در زمینهٔ ریاضی
فرهنگستان زبان و ادب فارسی به جای واژههای ماکسیمم و مینیمم، دو واژه بیشینه و کمینه را پیشنهاد داده است. به گزارش الفبای زبان، روابط عمومی فرهنگستان زبان و ادب فارسی بهمناسبت روز جهانی زن در ریاضیات، واژۀ مصوّب فرهنگستان در زمینهٔ ریاضی را به اشتراک گذاشته است. نگاشت (mapping, map): رابطهای که هر نقطه […]
اصطلاح «ignorance is bliss»
ignorance is bliss این اصطلاح اشاره دارد به ضرب المثل معروف خودمان دارد که می گوید «بی خبری خوش خبری»/بیانگر آرامشی که افراد ناآگاه دارند He never keeps up with the news or cares about the troubles in the world because he believes that ignorance is bliss او هرگز با اخبار همراه نیست و به […]
درباره فعل «to revive»
to revive=restore to life or consciousness احیاء کردن/ زنده کردن/ دوباره خلق کردن synonyms= animate, quicken, reanimate, recreate The economy is beginning to revive اقتصاد شروع به احیاء شدن کرده. an attempt to revive steel industry مثال تلاش برای احیای صنعت فولاد The doctors could revive him دکتر ها تونستند احیاش کنند
جملات کوتاه انگلیسی با ترجمه (۳۹)
Keep your heart clean and your intentions pure. Trust that good things happen to good people قلب و نیت خود را پاک نگه دارید.باور داشته باشید که اتفاقات خوب برای افراد خوب رخ می دهد. Find someone who knows how to calm your storms كسى رو پيدا كن كه بدونه چطور طوفان درونت رو آروم […]
اصطلاح «شایعه شده که…»
It’s rumored that شایعه شده که …. It’s rumored that she went bankrupt شایعه شده که اون ورشکسته شده. It’s rumored that they are getting married شایعه شده که اونا دارن ازدواج میکنن. She accused him of starting rumors about her. Ever since his sudden resignation, rumors have been flying او را به […]
اصطلاح «Nip something in the bud»
Nip something in the bud معادل ضرب المثلی «جلوی ضرر و هروقت بگیری منفعته» است/ جلوی ضرر را گرفتن/چیزی را در مراحل اولیه متوقف کردن/در نطفه خفه رکردن By arresting all the leaders, they nipped the rebellion in the bud با دستگیری همه رهبران، شورش را در نطفه خفه کردند When the kid shows the […]
چند اصطلاح کاربردی/ اصطلاح «من همینم که هستم»
but no but اما و اخه ندارره for no reason همینجوری you look fishy مشکوک میزنی its as A B C خیلی راحته i am as i am من همینم که هستم
کلمه هایی که همیشه با «have» می آیند
کلمه هایی که همیشه با “have” می آیند : Have a bath Have a drink Have a good time Have a haircut Have a holiday Have a problem Have a relationship Have a rest Have lunch Have sympathy حمام کردن نوشیدن (یه نوشیدنی) اوقات خوشی داشتن کوتاه کردن مو تعطیلات رفتن مشکل داشتن رابطه داشتن […]
چند اصطلاح کاربردی/ He doesn’t lift a finger
He doesn’t lift a finger دست به سیاه وسفید نمی زنه Put it down to your experience بزار به حساب تجربه ات kick a habit ترک کردن عادت I saw a saw that saw a saw من دیدم که ارّه ای، ارّه ای را اره کرد. (دست بالای دست بسیار است)
Sunday, 9 March , 2025