Neck of the woods چطور؟
۳ اصطلاح انگلیسی/ «Over my dead body» به چه معناست؟
Neck of the woods در منطقه با همسایگی چیزی یا کسی بودن Needle in a haystack یافتن سوزن درانبار کاه /تلاش سخت برای پیدا کردن چیزی Over my dead body محاله بزارم انجامش بدی/ مگر ازجنازه من رد شی انجام شه
درباره ۴ فعل /Advise, allow, forbid, permit
بعضی از فعلها در حالتی که مفعول نداشته باشند با ساختار ingدار و در حالتی که مفعول مستقیم داشته باشند، همراه با ساختار to +infinitive بکار میروند. برخی از این افعال عبارتند از: Advise, allow, forbid, permit, etc The teacher allowed talking as long as it was in English The teacher allowed us to talk […]
برنامههای کاربردی برای یادگیری زبان انگلیسی
News in levels اخبار انگلیسی سطحبندی شده BBC learning English پادکست انگلیسی، ریدینگ Word up یادگیری لغات روزانه متناسب با سطح شما Pocket متن و مقاله انگلیسی Quizlet ساخت فلش کارت انگلیسی Ted سخنرانیهای انگلیسی با موضوعات مختلف
درباره Sports/Sport/A sport
Sports/Sport/A sport وقتی به یک ورزش خاص اشاره میکنیم، sport قابل شمارش است و میتواند همراه با a بکار برود: cricket is a very popular sport in Yorkshire کریکت یک ورزش محبوب در Yorkshire است. اما وقتی از ورزش در مفهوم کلی استفاده میکنیم، sport غیر قابل شمارش محسوب میشود: She writes articles on sport […]
جملات کوتاه انگلیسی با ترجمه (۲۳)
REMEMBER You can’t force people to appreciate you You can’t force people to be loyal to you You can’t force people to treat you right You can’t force people to be honest with you You definitely can’t force people to love you یاد آوری: تو نمی تونی مردم رو مجبور کنی که ازت قدردانی کنن. […]
مترادف فارسی برای اصطلاح « خرچنگ قورباغه»
مترادف فارسی برای اصطلاح « خرچنگ قورباغه» می شود: chicken scratch زمانی به کار برده می شود که بخواهیم بگوییم دستخط کسی بسیار ناخوانا است. مثال کاربردی: Teacher: Please give me your homework معلم: لطفا تکلیفت رو بده به من Student: Here you go دانش آموز: بفرمایید Teacher: I can’t read this. It’s too messy […]
a lot of همیشه معادل much نیست
در انگلیسی، a lot of همیشه معادل much نیست. She didn’t gain much experience She gained very little experience او تجربه چندانی بدست نیاورد (-) She didn’t gain a lot of experience She learnt sth from it او تجربهای که بدست آورد خیلی نبود (ولی یه چیزی یاد گرفته (+))
عبارات و جملات مفدی روزمره (۱۰۲)
Hear me out first اول گوش کن ببین چی میگم. Sorry, I didn’t quite catch that ببخشید دقیقا متوجه نشدم چی گفتید. May I make a suggestion میتونم یک پیشنهادی کنم؟ by all means با کمال میل He/she/it caught my eye اون چشمم را گرفت./ازش خوشم اومد I know what you are up to میدونم […]
چند جمله و اصطلاح کاربردی / It’s foolproof
نیشتونو ببندید Wipe that smile off your face میدونم الان میگید کار شاقی نیست It’s not brain surgery What a sight for sore eyes چه دیدار خوشایندی I was just calling to touch base زنگ زدم یه حالی بپرسم It’s foolproof بی عیب و نقص هست ?Are you insured بیمه ای؟
راه ساخت جملات شرطی بدون استفاده از ” If “
راه ساخت جملات شرطی بدون استفاده از ” If “ Provided (that)/ Providing (that) You will pass the exam providing that you study pretty well اگر خوب درس بخوانی، آزمون را پاس خواهی کرد. In case مثال: Take your umbrella in case it rains چترت را ببر اگر احیانا باران بارید بتوانی استفاده کنی. به […]
قالب کاربردی «اگر جای تو بودم»
اگر جای تو بودم If I were you, I would If I were you, I would hurry اگر جای تو بودم، عجله میکردم. If I were you, I would think about it اگر جای تو بودم، درموردش فکر میکردم. If I were you, I wouldn’t do that اگر جای تو بودم، اون کار رو نمیکردم.
Monday, 18 November , 2024