جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۹۷)
Talking about our problems is our biggest addiction, Break the habit, talk about your joy بزرگترین اعتیاد ما آدمها حرف زدن از مشکلاتمونه. بشکنید این عادت رو، از خوشیها حرف بزنید. O heart! the grief of love, again, thou sawest what it did When the heart-ravisher went; and with the beloved, fidelity-observing, what it did […]
عبارت «For once»
For once=This one time, for only one time برای یکبار، فقط یکبار، برای یک بار هم که شده For once I was able to win a game of golf against Steve, who is a much better player than I am فقط یک بار توانستم در بازی گلف، استیو را که خیلی از من بهتر بازی […]
عبارت «For sure» و عبارات هم معنی آن
For sure = For certain=Without doubt بدون شک، مسلما، مطمئنا، صد در صد I know for certain that Gene will move back to Washington next month صد در صد مطمئنم که جین ماه آینده به واشنگتن برخواهد گشت. In the dark, I couldn’t tell for sure whether it was Polly or Sarah who drove by […]
اصطلاح «For the time being»
For the time being = For now=Temporarily موقتا، فعلا، عجالتا For the time being, Janet is working as a waitress, but she really hopes to become an actress soon جانت فعلا یک گارسون است، اما واقعا امیدوار است که روزی یک هنرپیشه شود. We’re living in an apartment for now, but soon we’ll be looking […]
معنی اصطلاح «From now on»
From now on= From this time into the future منبعد، از حالا به بعد، از این پس، از اين به بعد I’m sorry that I dropped by at a bad time. From now on I’ll call you first متاسفم که بد موقع سر زدم. از این به بعد اول تلفن خواهم زد. Mr. Lee’s doctor […]
اصطلاح «Get along» به چه معنیست؟
Get along= To make progress; to manage to live in a certain state of health پیشرفت کردن، گذراندن ?How is Mr. Richards getting along after his long illness حال آقای ریچارد بعد از اون بیماری طولانی چطوره؟ He is getting along very well in his English studies تو درسهای انگلیسیش خیلی خوب داره پیشرفت میکنه.
اصطلاح «Get along with» به چه معنیست؟
Get along with= To associate or work well with; to succeed or manage in doing ۱-سازگاری داشتن با، ساختن با – ۲-سر کردن با، موفق بودن، ساختن با Terry isn’t getting along with her new roommate; they argue constantly تری با هم اتاقی جدیدش نمیسازه، اونا همیشه با هم دعوا دارن. ?How are you getting […]
اصطلاح «حرف کشیدن از کسی»
Rise Get a rise out of= To provoke a response from زیر زبان کسی را خالی کردن، از کسی حرف کشیدن You can kid me all day about my mistake, but you won’t get a rise out of me میتونی تمام روز منو در مورد اشتباهم دست بیندازی، اما هرگز نمیتونی از من حرف بکشی. […]
۳ ضرب المثل/nothing hurts like the truth
nothing hurts like the truth حقیقت تلخ است… whatever comes up is welcome هرچه پیش آید خوش آید much coin much care هر که بامش بیش برفش بیشتر
۳ اصطلاح با واژه «Act»
Act of God خواست و تقدیرخداوند !the flooding was surely an act of God سیل قطعا خواست خدا بوده! be/get in on the act وارد عمل شدن/سهیم شدن و هم جریان شدن با چیزی We started selling them last year, and now other stores are getting into the act ما فروش آنها را از سال […]
واژگانی درباره «انتقاد کردن»
criticism, reproof, reprova, انتقاد Censorious انتقاد آمیز potshot انتقاد بی خودی flak انتقاد پر سر و صدا diatribe انتقاد تلخ و ناسزا آمیز bashing , censure, slam, stricture, roast انتقاد شدید Blast انتقاد شدید و ناگهانی squib انتقاد طنزآمیز lecture انتقاد طولانی hatchet job انتقاد غرض آمیز admonish انتقاد ملایم کردن Unexceptionable […]
Saturday, 28 December , 2024