Neck of the woods چطور؟
۳ اصطلاح انگلیسی/ «Over my dead body» به چه معناست؟
Neck of the woods در منطقه با همسایگی چیزی یا کسی بودن Needle in a haystack یافتن سوزن درانبار کاه /تلاش سخت برای پیدا کردن چیزی Over my dead body محاله بزارم انجامش بدی/ مگر ازجنازه من رد شی انجام شه
واژگان «posterity»
posterity=all future generations اعقاب، اولاد، زادگان، ایندگان، اخلاف She was convinced that the result would be world peace and universal prosperity او متقاعد شده بود که نتیجه صلح جهانی و رفاه جهانی آیندگان خواهد بود Governments emphasize its central role in the future prosperity of the global economy دولت ها بر نقش محوری آن در […]
واژه «spite»
spite کینه، بدخواهی،خشمگین کردن، کینه ورزیدن He is jealous and full of spite او حسود و پر از کینه است You only denied his request out of spite فقط از روی کینه توزی درخواست او را رد کردی.
واژه «versatile»
versatile=able to do many different things or to adjust to new conditions چندکاره چندمنظوره، چندکاربردی، همه فن حریف، زیرک، متحرک، روان، همه کاره، تطبیق پذیر He was a versatile guitarist, and recorded with many leading rock bands او یک گیتاریست همه فن حریف بود و با بسیاری از گروه های موسیقی پیشرو راک ضبط کرد […]
واژه «bravado»
bravado=a swaggering show of courage شجاعت ظاهری لاف، اعتماد به نفس کاذب It was her first day in the classroom and she was almost shaking with fear, but with false bravado — she took a deep breath and turned to face her students اولین روز او در کلاس بود و تقریباً از ترس میلرزید، […]
واژه خودسِتایی +۲ واژه دیگر
hackles سیخ شدن موهای بدن(از ترس یا خطر) synonyms: dander choler anger irritability the dog continued to growl, its hackles raised سگ به غر زدن ادامه داد، موهای تنش سیخ شد lucent= softly bright or radiant تابناک، روشن و شفاف :synonyms aglow lambent luminous bright the moon was lucent in the background ماه در […]
واژه «abyss»
abyss گودال/ گودال عمیق /خلیج/هر چیز بی انتها و بی نهایت a rope led down into the dark abyss طنابی به گودال تاریک منتهی شد the abyss of their grief and sorrow ورطه /بی نهایتی از غم و اندوه
رئیسجمهور ایران در حین خدمترسانی به مردم به شهادت رسید
آیتالله سید ابراهیم رئیسی در حین خدمترسانی و افتتاح سد در استان آذربایجان شرقی( یکشنبه ۳۰ اردیبهشت) طی سانحهای به شهادت رسید. آیتالله سید ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور که برای افتتاح سد مرزی «قیز قلعهسی» به آذربایجان شرقی سفر کرده بود، به علت سانحهای که برای بالگرد حامل وی و همراهانش رخ داد، به شهادت رسید. […]
اصطلاح «cushy job» برای تنبل هاست؟
cushy job=A job that is easy یک اصطلاح اسلنگ به معنی: کار راحت / بی دغدغه و آسان cushy job or life is very easy and does not need much effort شغل یا زندگی دلپذیر بسیار آسان است و نیاز به تلاش زیادی ندارد خود واژه Cushy مد نظر ماست که به معنای بی درد […]
۳ اصطلاح/ دیگه کارد به استخونم رسیده!
I owe you an apology من به تو یک عذرخواهی بدهکارم! That is the last straw دیگه کارد به استخونم رسیده! Live it up حالشو ببر! خوش بگذرون!
فعل عبارتی «Act up »
فعل عبارتی Act up دو معنا دارد: ۱-در اولی که جز اصطلاحات اسلنگ و عامیانه محسوب می شود به معنای «بد یا عجیب کار کردن چیزی/شیطونی/ لوس بازی و …» است . ۲-دیگری به معنای «ارتقا شغلی و غیره یافتن» بسته به جمله ای که در آن به کار برده می شود می تواند معانی […]
Tuesday, 19 November , 2024