صفت های شخصیتی مربوط به خانم ها
صفت های شخصیتی مربوط به خانم ها appreciative. قدردان attractive. جالب ,دلربا charming جذاب complaining شاکی dependent وابسته ,متکی dreamy رویاپرداز fickle بی وفا Feminine زنانه ,لطیف Frivolous سبک سر fussy جوشی, دیرپسند high strung بسیار حساس Mild انسان ملایم nagging نق نقو prudish خشک softhearted دل رحم, رحیم sophisticated فرهیخته submissive مطیع talkative پرحرف […]
فعل ترکیبی «get around»
یکی از کاربردهای فعل ترکیبی get around معنی ‘رفت و آمد کردن’ است. یعنی اینکه شخصی مثلا در یک شهر به مکانی یا مکان هایی برود. این رفت و آمد کردن مثلا ممکن است به واسطه شغل باشد، یا ممکن است شخصی به عنوان جهانگر وارد شهری شود و طبیعتا برای دیدن مکان های مختلف […]
واژه «Elliptical»
Elliptical (adj)=oval; ambiguous, either purposely or because key words have been left out بیضی شکل، بیضی؛ مبهم، گنگ؛ فشرده، موجز، کوتاه؛ (دستور) (عبارت) حذف دار، دارای حذف؛ (اجزای جمله) مستتر، مقدر، محذوف، افتاده An elliptical billiard ball wobbles because it is not perfectly round; an elliptical remark baffles because it is not perfectly clear یک […]
واژه «Dowdy»
Dowdy =slovenly; untidy نا مرتب؛ کثیف؛ بی ریخت، بی قواره، از مد افتاده؛ (به طعنه) بد لباس She tried to change her dowdy image by buying a fashionable new wardrobe او سعی کرد با خرید یک کمد لباس جدید شیک وجهه نا مرتبش را عوض کند.
درباره صفت های irreparable & irreversible
صفت های irreversible و irreparable معنای شبیه به هم دارند و در کانتکست های مشابهی می تونن به کار برن. این دو واژه گاها به یک معنی استفاده میشن ولی به طور کلی صفت irreparable به معنای جبران ناپذیر و صفت irreversible به معنای برگشت ناپذیر هست. irreversible: incapable of being reversed or turned about […]
۴ اصطلاح کاربردی/ Dig deep به چه معناست؟
Read the room شرایط رو درک کن Can I bum a cigarette یه نخ سیگار میدی Dig deep تلاشتو بکن Live and learn درس عبرت شد برات
واژه «Domineer»
Domineer =rule over tyrannically تحکم کردن، سلطه جویی کردن، مستبدانه حکومت کردن Students prefer teachers who guide, not ones who domineer دانشآموزان معلمانی را ترجیح میدهند که راهنمایی کنند، نه معلمانی که تحکم می کنند.
دربارۀ واژه «مترسک»
مترسک جسمِ انسانمانندی از جنسِ چوب و پارچه است که کشاورزان برای ترساندنِ پرندگان در مزرعه نصب میکنند. در فارسی آن را «ترسانک» و «لولو سرِ خرمن» و «داهول» هم مینامند. واژۀ «مترسک» از سه جزء تشکیل شدهاست: م (پیشوندِ نهی) ترس (بنِ مضارعِ ترسیدن) -ک (پسوندِ اسمساز) جالب است که معنیِ تحتاللفظیِ واژۀ «مترسک» […]
۴ اصطلاح کاربردی/ معنی She took off veil چیست؟
Get your act together خودتو جمع و جور کن This is for your own good این به نفع خودته No ifs، no buts اما و اگر هم نداریم She took off veil او کشف حجاب کرد
چند واژه کابردی و مهم/ irreversibly& module به چه معناست؟
hinder: بازداشتن، مانع شدن promote: تاسیس کردن، توسعه دادن prevent: جلوگیری کردن، مانع شدن improve: بهبودی یافتن، بهتر کردن invulnerability: آسیب ناپذیری irreversibly: برگشت ناپذیری predictability: قابل پیش بینی susceptible: در معرض خطر بودن، مستعد بودن enhance: زیاد کردن، افزودن، کمک کردن diminish: کم شدن، نقصان یافتن neutralize: بی اثر کردن، خنثی کردن suppress: خنثی […]
جمله کوتا پندآموز انگلیسی همراه ترجمه (۵۶)
Decide where you want to be and don’t stop until you get there تصميم بگير ميخواى كجا باشى و تا وقتى به اونجا نرسيدى متوقف نشو . The ones who say you can’t and you won’t are probably the ones that are scared that you will اونهايى كه بهت ميگن “نميتونى” و انجامش نخواهى داد، […]
Tuesday, 24 December , 2024