جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۹۹)
Removing yourself from situations where you don’t feel loved, valued and respected is top tier self-care دور کردن خود از موقعیت هایی که در آن احساس دوست داشتن، ارزش و احترام نمی کنید، نوعی مراقبت از خود است . Life is short, time is fast, no replay, no rewind, so enjoy every moment as […]
درباره فعل suggest
فعل suggest جزو متداولترین وجه های التزامی (subjunctive) است. فعل suggest به معنی «پیشنهاد کردن» رو نمیتونیم با فعلِ با to استفاده کنیم. برای فعل suggest از دو ساختار زیر استفاده میشود: suggest doing sth He suggested meeting us for a drink after the concert او ملاقات کردن ما به صرف یک نوشیدنی بعد […]
جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۹۴)
In the twists and turns of life This is you that you have to improve yourself در پیچ و تابِ زندگی، این خودتی که باید حالتو خوب کنی… Good relationships don’t just happen. They take time, patience, and two people who truly want to be together روابط خوب فقط اتفاق نمیافتد. آنها به زمان، […]
عبارتهایی با واژه Dead wall/ Dead به چه معناست؟
واژه dead اگر قبل از صفت بیاد به معنی absolutely و دقیقا می باشد : Dead right:دقیقا درست Dead shot :کسی که هدفش را دقیق میزند Dead color: رنگ مات Dead sound: صدای گرفته و سنگین که طنین ندارد Dead wall:دیوار بدون پنجره Deadpan: چهره بی احساس Dead certainty: مطلب کاملا اطمینان بخش Dead end: […]
افعال و لغات پرکاربرد در انگلیسی / To Occur به چه معناست؟
To Believe ایمان داشتن، باور داشتن Brain مغز Conscious هوشیار، آگاه To Enter وارد شدن Event رویداد، واقعه Explanation توضیح Feeling احساس Hobby سرگرمی To Look after مراقبت کردن از To Look for دنبال چیزی گشتن To Look up دنبال معنی لغت یا اطلاعات خاصی گشتن Loss ضرر، از دست دهی Mental روحی، ذهنی، روانی […]
جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۹۳)
No robbery worse than stealing a heart that you had no intention to keep, invest in and be loyal to هیچ دزدی بدتر از دزدیدن قلبی نیست که قصد نگهداری، سرمایه گذاری و وفاداری به آن را نداشتی. it hurts the most when the person that made you feel so special yesterday, makes you feel […]
حواس پنجگانه به انگلیسي
Sense of sight حس بینایی Sense of hearing حس شنوایی Sense of smell حس بویایی Sense of taste حس چشایی Sense of touch حس لامسه
۶ تا فحش انگلیسی
Cook خل و چل Dork آدم خنگ Idiot احمق jackass اُسکل crackpot خل Goof کودن
واژه «Aggression» به چه معناست؟
Aggression لغت به معناي “پرخاشگری/ خشونت/ تجاوز” يكي از پركاربردترين لغات انگليسی است. The army is prepared to stop any foreign aggression ارتش آماده است تا هرگونه “تجاوز” خارجي را متوقف كند. he needs to work through his aggression او باید روی پرخاشگری خود کار کند he called for an end to […]
جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۹۲)
Growth is painful. Change is painful But nothing is as painful as staying stuck somewhere you don’t belong رشد كردن سخته، تغيير دردناكه اما هيچ چيز از اين دردناكتر نيست كه در جايى كه بهش تعلق ندارى گير بيفتى. Everything we hear is an opinion, not a fact. Everything we see is a perspective, […]
Monday, 30 December , 2024