کاربرد as در زبان انگلیسی
تهیه و تنظیم: ساراکوشا/ «as» در جمله میتواند در نقشهای مختلفی به کار برود و معنیهای متفاوتی را منتقل کند. این نقشها عبارتاند از: حرف اضافه حرف ربط قید در ادامه نقش و کاربرد as در زبان انگلیسی به صورت مجزا بررسی شده و مثالهایی برای درک بهتر شما ارائه شده است. کاربرد as به […]
رمان تاریخی «تابوت سرگردان» راهی بازار نشر شد
رمان تازه حمیدرضا شاهآبادی با عنوان «تابوت سرگردان» که رمانی تاریخی و در ژانر ترسناک است، در راه بازار کتاب است. به گزارش الفبای زبان؛ این نویسندۀ ادبیات کودک و نوجوان دربارۀ رمان جدید خود که در نشر افق منتشر خواهد شد، با اشاره به اینکه برای نوشتن رمان جدید از بستر تاریخ استفاده کرده […]
اصطلاحی برای «مقایسه قیمتها» درانگلیسی
Shop around فعل عبارتی (phrasal verb) Shop around به معنای “مقایسه قیمت ها” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: compare prices مثال: I want to shop around a little before I decide on these boots میخواهم قبل از تصمیمگیری درباره خرید این چکمهها، کمی قیمت ها را مقایسه کنم.
اصطلاحی برای «قطع کردن تماس» در انگلیسی
Hang up فعل عبارتی (phrasal verb) Hang up به معنای “قطع کردن تماس تلفنی” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: end a phone call مثال: He didn’t say goodbye before he hung up او قبل از اینکه تلفن را قطع کند خداحافظی نکرد.
۳ اصطلاح پرکاربرد / «فقط لب تر کن» به انگلیسی چی می شه؟
I’m swamped بدجور سرم شلوغه! Just name it فقط لب تر کن! It comes in handy به درد میخوره!
اصطلاح !Castle in the sky
Castle in the sky=the unlikelihood that something will happen=an expression of unrealistic or impossible expectations چیزی که بعید است اتفاق بیفتد/ اتفاق غیرواقعی و غیر ممکن/ رویا پردازی He keeps talking about how he’ll move to Los Angeles to be a famous actor, but it’s just castles in the sky if you ask me او […]
اصطلاح Abuse of power
abuse of power=misconduct= mismanagement= power harassment= corruption سو استفاده از قدرت/ اعمال قدرت نابه جا/ Some examples of abuse of power include causing emotional stress to other individuals برخی از مصادیق سوء استفاده از قدرت شامل ایجاد استرس عاطفی به افراد دیگر است
مترادفی برای فعل «Tear up»
فعل عبارتی (phrasal verb) Tear up به معنای “پاره کردن” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: rip into pieces مثال: I tore up my ex-wife’s letters and gave them back to him همه نامه های همسر سابقم را پاره کردم و به او برگرداندم. The old photo album had been torn into pieces, […]
اصطلاح «concern is misplaced» به چه معناست؟
Your concern is misplaced نگرانیت بی مورده! خودِ واژه misplaced به معنای «گم کردن در جای اشتباه قرار دادن» است. I think your concern is misplaced. he is no threat to anyone فکر می کنم نگرانی شما نابجاست. او هیچ تهدیدی برای کسی نیست.
اصطلاحی برای «به فُلانی رفتم/شبیه فُلانی هستم» در زبان انگلیسی
take after به کسی رفتن/ شبیه کسی بودن I take after my mother. We are both impatient من شبیه مادرم هست/ به مادرم رفتم. هر دو عجولیم. My son takes after his grandfather with his musical talent پسرم استعداد موسیقی اش به پدربزرگش رفته It’s strange but I don’t really take after […]
Tuesday, 19 November , 2024