جملاتی برای وقتی که می خواهید دلیل تاخیر خود را بیان کنید 03 بهمن 1403

جملاتی برای وقتی که می خواهید دلیل تاخیر خود را بیان کنید

I couldn’t get a taxi نتونستم تاکسی گیر بیارم I couldn’t get a cab نتونستم تاکسی بگیرم My ride didn’t show up وسیله نقلیه پیدا نشد I missed my ride وسیله نقلیه مورد نظر رو از دست دادم I missed the train قطار رو از دست دادم The bus was late اتوبوس دیر رسید I […]

بایگانی‌های آخرین اخبار - صفحه 21 از 342 - الفبای زبان
۳اصطلاح و جمله کاربردی/  To go bananas به چه معناست؟ 22 آبان 1403

۳اصطلاح و جمله کاربردی/  To go bananas به چه معناست؟

To have butterflies in your stomach دلشوره داشتن، نگران بودن مثال: I didn’t go on stage and perform tonight because I had butterflies in my stomach  To go bananas دیوونه شدن، عصبی شدن مثال: I’m so bored, I’m going bananas نکته: این عبارت عامیانه و غیررسمی است.  To bite off more than you can chew […]

تراکنش موفق بود (به انگلیسی)؟ 22 آبان 1403

تراکنش موفق بود (به انگلیسی)؟

?Did it go through تراکنش موفق بود؟ جوابها: It went through(موفق بود) it was approved(موفق بود) Let me check it was declined (موفق نبود)  

داستان کوتاه انگلیسی «کوهنورد» همراه ترجمه 22 آبان 1403

داستان کوتاه انگلیسی «کوهنورد» همراه ترجمه

Mountain Climber 👉The night fell heavily in the heights of the mountain, and the man could not see anything. All was black. Zero visibility, and the moon and the stars were covered by the clouds. As he was climbing…only a few feet away from the top of the mountain, he slipped and fell into the […]

اصطلاح Holy crap & Big up به چه معناست؟ 21 آبان 1403

اصطلاح Holy crap & Big up به چه معناست؟

Holy crap  این اصطلاح اسلنگ زمانی به کار برده می شود که از سر تعجب و شوک آور بودن چیزی یا حرف کسی می گوییم «ای وای»- «خدای من» و یا «گندش بزنن!»   Big up=Exaggerate the importance   اغراق کردن درمورد اهمیت چیزی   He big himself up all the time او همیشه درمورد […]

فعل عبارت «Ball up» به چه معناست؟ 21 آبان 1403

فعل عبارت «Ball up» به چه معناست؟

 فعل عبارتی (phrasal verb) Ball up به معنای “گیج کردن یا چیزی را پیچیده کردن” است.     Ball up= Confuse = make things complicated   مثال: The new project has balled me up and I have no idea what to do پروژه جدید منو گیج کرده و نمیدونم باید چیکار کنم.  

چند عبارت کاربردی/ Stop nonsense & Buzz off به چه معناست؟ 21 آبان 1403

چند عبارت کاربردی/ Stop nonsense & Buzz off به چه معناست؟

Buzz off : بزن به چاک Damn you : لعنت به تو Damn it : لعنتی Drop it : بیخیال Shut up : خفشو Stop it : بس کن Big mouth :دهن لق Dream on : به همین خیال باش Hands off : دستت رو بکش Hell no : عمرا Bullshit : مزخرف Stop nonsense […]

جایگزین های «yes» کدامند؟ 21 آبان 1403

جایگزین های «yes» کدامند؟

  Yeah Sure Yup Absolutely Of course Okay Alright Definitely Certainly Fine

عباراتی برای پریشب، پریروز، پس فردا 21 آبان 1403

عباراتی برای پریشب، پریروز، پس فردا

The night before last پریشب The day before yesterday پریروز The day after tomorrow پس فردا Every other day یک روز در میان Two days in a row دو روز پشت سر هم The other day چند روز پیش

«edible» به چه معناست؟ 21 آبان 1403

«edible» به چه معناست؟

  eat : خوردن edible : خوردنی It’s not edible این خوردنی نیست. It’s edible این خوردنیه.

۵ اصطلاح فوق العاده کاربردی در مورد ساعت/ ساعتم عقب است 20 آبان 1403

۵ اصطلاح فوق العاده کاربردی در مورد ساعت/ ساعتم عقب است

   My watch is 5 minutes slow  ساعتم ۵ دقیقه عقب هست.  My watch is 5 minutes fast  ساعتم ۵ دقیقه جلو هست.  My watch has stopped  ساعتم خوابیده (کار نمیکنه).  He looked at/glanced at/consulted his watch  او به ساعتش نگاه کرد.  I don’t like to wear a watch  دوست ندارم ساعت به دستم ببندم.