storm in a teacup=a situation in which people are very angry or upset  از کاه کوه ساختن/ الکی شلوغش کردن I feel strongly that it is a storm in a teacup من به شدت احساس می کنم که این مسئله از کاه کوه ساختن است/ الکی بزرگش کردن This matter is a storm in a […]

spill the tea=sharing gossip به اشتراک گذاشتن اسرار و اخبار/به اشتراک گذاری شایعات یا افشای اخبار جالب    I’m going to spill the tea some more right after these examples درست بعد از این مثال‌ها، می روم تا اخبار را به اشتراک بگذارم ?I shouldn’t spill the tea, but have you heard that Bob and […]

تهیه و تنظیم: زهراکلاته عربی/ نکته مهمی که حتما باید به خاطر داشته باشید این است که وقتی میگوییم عادت منظورمان یک بار، دو بار و یا سه بار نیست یا اینکه منظورمان انجام دادن آن کار برای مدت کوتاه نسیت. وقتی میگوییم عادت یعنی به دفعات آن کار انجام شده یا به مدت طولانی […]

تهیه و تنظیم: صغری توحیدلو/ تعریف who در زبان انگلیسی، از کلمه who برای سوال پرسیدن در مورد این که چه کسی یا چه افرادی استفاده می کنیم، نه برای چیزها یا اجسام، مثلا برای شناختن فاعل جمله. فاعل به شخصی برمی گردد که یک فعالیت را انجام می دهد، به معنای این که فاعل […]

 هر  He called me each day and asked about my circumstances او هر روز به من زنگ زد و احوالم را پرسید.  هرکدام، هر یک  Each had a different solution to the problem هر کدام یک راه حل متفاوت برای مشکل داشتند.  به هر کدام، به هر یک  She gave us two apples each او […]

My apologies Pardon/pardon me/I beg your pardon Excuse me Mea culpa Oops/whoops  My bad My mistake ?Can you forgive me I apologize for Please forgive me I owe you an apology You can blame me for this ?How should I apologize to you I beg your pardon

My pleasure : باعث افتخار من Don’t mention it : حرفشم نزن No problem: چیزی نیست It was nothing: کاری نکردم

You have a lot of nerve خیلی رو داری Don’t butter me up هندونه زیر بغلم Don’t pick on me به من گیر نده

وقتی یه خبر خوش میشنوید در جواب از این عبارات استفاده کنید: Congratulations!تبریک میگم That’s great!عالیه How wonderful!چقدر عالی Awesome!فوق‌العاده س I’m so happy for you!من خیلی برات خوشحالم Good luckموفق باشی! I’m super glad to hear that خیلی خوشحالم که این رو شنیدم

headache： سردرد backache： پشت درد amnesia：بيماري فراموشي anemia：کم خوني bloodshed： خونريزي brain sickness：نقص عقل bladder stone： سنگ مثانه cancer： سرطان tooth ache： دندان درد chicken pox： آبله مرغان Sore Throat： گلو درد constipate： يبوست depression：افسردگي ear ache： گوش درد eye sore：چشم درد flu：آنفلو آنزا fever： تب heart ache： قلب درد heat stroke ：گرما زدگي hypertension […]