انواع میوه ها به انگلیسی
خرمالو : Persimmon سیب : Apple پرتقال : Orange انار : Pomegranate نارنگی : Tangerine هلو : Peach هندوانه : Water Melon خربزه : Melon سنجد : Elaeangus توت سیاه : Red Mulberry توت سفید : White Mulberry زالزالک :Common Hawthorn fruit عناب : Jujube گریپ فروت : Grapefruit بالنگ : Citron غوره : Sour […]
چند اصطلاح کاربردی (۷۹)
Are you high? بالایی؟چیزی زدی؟یک اصطلاح عامیانه است که وقتی طرف مقابل چیزی میگه یا یه جوری رفتار میکنه که انگار حالت طبیعی نیست زبونم بند اومدWords fail me CUT TO THE CHASE vs BEAT AROUND THE BUSH معنی و معادل اصطلاحCUT TO THE CHASE سر اصل مطلب رفتن، حاشیه نرفتن، صاف سراغ اصل موضوع […]
اعضای بدن
Forehead: پیشانی Head: سر Eye: چشم Cheek: گونه Neck: گردن Shoulders: شانه ها Arm: بازو Knee: زانو Shin: ساق پا Toe: انگشت شست Heel: پاشنه Foot: پا Leg: پا، ران پا Finger: انگشت Hand: دست Elbow: آرنج Chin: چانه Mouth: دهان Nose: بینی Ear: گوش Eyebrow: ابرو Hair: مو
چند اصطلاحات پلیسی
hands upدستا بالا Don’t moveتکون نخور hit the dirtبخواب رو زمین hand over your gunاسلحه ات رو تحویل بده frisk himجست و جوی بدنیش کنین/بگردینش spread themدست و پات رو باز کن bandit territory شهر هرت
چند اصطلاح نیمه کاربردی (۷۸)
A blessing in disguise نعمتی نهانی A dime a dozen صدتا یه غاز Beat around the bush طفره رفتن Better late than never دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است Bite the bullet دندان روی جگر گذاشتن Break a leg موفق باشید به تنهایی Call it a day متوقف کردن کار کردن روی چیزی به […]
چند اصطلاح (۷۷)
The apple of sb’s eye نور چشمی Wishes don’t wash the dishes با حلوا حلوا کردن دهن شیرین نمیشه No by any manner of means به هیچ وجه،به هیچ نحوی You hit the nail on the head زدی تو خال،درست حدس زدی Hung up on someone به کسی دل بستن Curiosity killed the cat!!! فضولی […]
اصطلاح Through thick and thin
Through thick and thin در هر شرایط- در هر سختی و آسانی under all circumstances, no matter how difficult To stay with someone or something “through thick and thin” is to persevere through good times as well as bad مثال: She stood beside her friend through thick and thin
اصطلاح loads of time
loads of time دفعات زیاد – چندین دفعه lots of timeI have to check things loads of times before I can leave قبل از اینکه بتوانم آنجا را ترک کنم، باید بارها چیزها را بررسی کنم I stayed in your house loads of times بارها در خانه تو ماندم
اصطلاحRemain at your disposal
Remain at your disposal این اصطلاح بیشتر در ایمیل کاربرد دارد مثلا برای خدمات پس از فروش محصولی- به معنی در دسترس بودن “be available to answer any questions which you might have برخی اصطلاحات مشابه: to handon handat handat your fingertipsat your servicefree for useready for use
تفاوت Between & Among
between & among حرف اضافه between به معنی بین دو نفر یا دو چیز among بین چند نفر یا چند چیز بکار می رود sitting between John and Carol نشستن بین جان و کارول The office has two desks with a table between them دفتر دارای دو میز است که یک میز بین آنها قرار […]
چند اشتباهات رایج گرامری (۳)
جملات شرطی نوع اول در زبان انگلیسی به جملاتی گفته میشود که شرط آنها امکانپذیر و به واقعیت نزدیک است.جملات شرطی از دو بند یا clause تشکیل میشوند: if clause و main clause. If it rains, I’ll stay at home If it rains (if clause) I’ll stay at home. (main clause) So if you’ll just […]
Saturday, 16 November , 2024