فعل عبارتی «Clear off» به چه معناست؟ 26 آبان 1403

فعل عبارتی «Clear off» به چه معناست؟

فعل عبارتی (phrasal verb) Clear off به معنای “جایی را به سرعت ترک کردن” است.   مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Leave somewhere quickly     مثال: As soon as the trouble started, we cleared off همون موقع که دردسر شروع شد ما به سرعت آنجا را ترک کردیم.

بایگانی‌های آخرین اخبار - صفحه 177 از 323 - الفبای زبان
درباره فعل discuss 09 مرداد 1402
فعل discuss با هیچ حرف اضافه ای نمی آید

درباره فعل discuss

فعل discuss با هیچ حرف اضافه ای نمی آید

overtone 09 مرداد 1402

overtone

overtone=connotation, hint, implication, undercurrent, intimation مفهوم/ اشاره/ضمنی/فرعی Definition: (noun) An ulterior, usually implicit meaning or quality; an implication or a hint. Often used in the plural Usage: There were overtones of discontent in his speech

brainwave 08 مرداد 1402

brainwave

brainwave brainwave synonyms of brainwave= a sudden clever idea= brainstorm= insight جرقه ذهنی/ ناگهانی ایده ای هوشمندانه به ذهن رسیدن/بصیرت .I couldn’t see how I could get home from the station – then I had a brainwave نمی‌توانستم ببینم چگونه می‌توانم از ایستگاه به خانه برگردم سپس یک جرقه ذهنی(فکری به کلم زد) زدم.

Lost at sea 08 مرداد 1402

Lost at sea

Lost at sea=To be puzzled=perplexed, or completely confused مردد بودن/ سردگمی/گیج و ناتوان در تصمیم گیری/ I tried to do well in this class, but I’ve been lost at sea since we started من سعی کردم در این کلاس خوب عمل کنم اما زمانی که شروع می شود سردرگم و مردد می شوم.

Go with the flow 08 مرداد 1402

Go with the flow

Go with the flow شرایط را پذیرفتن و آرام بودن/ مثال: I never know what to expect when I’m with them, so I’ve learned that the best thing to do is just go with the flow من هرگز نمی دانم وقتی با آنها هستم چه انتظاری داشته باشم، بنابراین آموخته ام که بهترین کار این […]

wind blow/ وزش باد 08 مرداد 1402

wind blow/ وزش باد

امروز باد می وزد.It’s windy today باد سردی می وزد.A cold wind is blowing این باد تا استخوان نفوذ می کند.This wind cuts like a knife باد در میان درختان زوزه می کشد.The wind is howling through the trees هوا طوفانی است.It’s stormy طوفان دیشب خسارات فراوانی ببار آورد.The storm last night did a lot […]

مکالمه شماره  (۸) 08 مرداد 1402

مکالمه شماره (۸)

Helloسلام.?How do you doحال شما چطور است؟?How’s it goingاوضاع چطوره؟?Good, and youخوب است، شما چطوري؟.You re welcomeخواهش می کنم..Have a nice dayروز خوبی داشته باشید..I’m sorryمتأسفم. ببخشید!.That’ s OKخوب است..I like itآن را دوست دارم..Good afternoonعصر بخیر?Pardon meببخشید چی فرمودید؟?How much is itقیمتش چند است؟?Where do they goآنها کجا می روند؟.Let s do the showبگذار […]

چند عبارات و اصطلاح (۸۲) 08 مرداد 1402

چند عبارات و اصطلاح (۸۲)

به پاس خدماتش in recognition of his/her service He was presented with a gold watch in recognition of his service to the company به پاس خدماتش برای این شرکت یک ساعت(مچی) طلا به اون اهدا شد. شخصی رو دعوا کردن tell somebody off I told her offدعواش کردم کلاس نزار Don’t put on airs صبر […]

چند عبارت و اصطلاح (۸۱) 08 مرداد 1402

چند عبارت و اصطلاح (۸۱)

I am worriedدلم شور میزنه Good old daysیاد اون روزها بخیر Stick to your jobبچسب به کارت God willingانشاالله Back to workبه کارت برس It’s all your faultهمش تقصیر تو است Hold your wordsحرف دهنتو بفهم As you wishهر جور راحتی

!back away from me 07 مرداد 1402

!back away from me

back away from (something/someone)= back out, crawfish, crawfish out, pull back دور شدن/ عقب نشینی کردن (معمولا از روی ترس) She saw that he had a gun and backed away او دید که او اسلحه دارد و عقب نشینی کرد The government has backed away from plans to increase taxes دولت از برنامه های افزایش […]