فعل عبارتی «Clear off» به چه معناست؟
فعل عبارتی (phrasal verb) Clear off به معنای “جایی را به سرعت ترک کردن” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Leave somewhere quickly مثال: As soon as the trouble started, we cleared off همون موقع که دردسر شروع شد ما به سرعت آنجا را ترک کردیم.
مکالمه شماره (۹)
?Where do you live کجا زندگی می کنی؟ I live on Washington street من تو خیابان واشنگتن زندگی می کنم. ?What’s your address آدرس تون کجاست؟ I live at 1203 Washington streetمن در شماره ۱۲۰۳ خیابان واشنگتن زندگی می کنم. I’m Marya’s next door neighbourمن همسایه بغلی ماریا هستم You live here in the city, […]
عبارات کاربردی (۸)
Official languageزبان رسمی Sign language زبان ایما و اشاره Romance languageزبان رومیFirst languageزبان اول Body languageزبان ایما و اشاره (زبان بدن) Dead languageزبان مرده Spoken languageزبان محاوره ای Written languageزبان نوشتاری Ordinary languageزبان روزمره Medical language زبان پزشکی Technical languageزبان تکنیکی (فنی)
نکاتی در مورد gerund phrase
عبارت های gerund ساختارهایی هستند که با فرم دارای –ing آغاز می شوند. و در آنها subject وجود ندارد. He doesn’t like swimming in the ocean گاهی اوقات می توان با اضافه کردن ضمیر مفعولی یا صفت ملکی subject را به ابتدای این عبارت اضافه کرد. His being absent was due to an accidentHe wasn’t […]
کاربرد قید too
کلمه too به گروهی از قیدها تعلق دارد که تحت عنوان تشدیدگر (intensifier) مطرح هستند. در معنی این قید با excessive مترادف است که به عنوان معادل رسمی تر می توان از آن استفاده کرد. This activity is too difficultIt is too hot here این قید دارای معنی منفی است. یعنی در هر جمله ای […]
رشته های دانشگاهی
what is your major رشته ات چیه ؟ my major is artرشته من هنره history ; literatureتاریخ ؛ ادبیات music ; philosophyموسیقی ؛ فلسفه theology ; astronomyالهیات ؛ ستاره شناسی biology ; chemistryزیست ؛ شیمی dentistry ; medicineدندونپزشکی ؛ پزشکی physics ; engineeringفیزیک ؛ مهندسی nursing ; psychologyپرستاری ؛ روانشناسی politics ; economicsسیاست ؛ اقتصاد
تفاوت کاربردی efficient و effective
کلمه efficient به سیستم هایی اشاره دارد که “سریع” و “بدون ضایعات” کار می کنند. The more efficient the engine, the less petrol it uses The more effective the engine, the less petrol it uses هر چه کارکرد موتور ماشین بهینه تر باشد، مصرف بنزین آن کمتر می شود. کلمه effective به معنی “مؤثر” و […]
اصطلاح Hit the hay
معمولا این اصطلاح به طور غیررسمی استفاده می شود به معنای رفتن به رخت خواب است. Hit the hay=go to bed I am exhausted. Time to hit the hay من خسته هستم وقت رفتن به رخت خواب است
چند عبارت کاربردی (۵)
Foolingگول زدن You are fooling me You are such a jerkخیلی عوضی هستی My patience came to an end حوصله ام سر رفت My patience is coming to an endحوصله ام داره سر میره
تفاوت will و be going to
موقعی که تصمیمی دقیقا موقع صحبت گرفته می شود از will استفاده می شود ولی وقتی که یک تصمیم از قبل گرفته شده است (و هنوز به مرحله اجرا گذاشته نشده است) از be going to استفاده می شود. Marya: There is no cheeseAlex: really? So I will go to buy someماریا: پنیری باقی نمونده.الکس: […]
make somebody sick
حال کسی و بد کردن/حال به هم زدن/ آزار رساندن روحی به کسی/ Synonyms=contaminate= envenom= harm= impair It makes me sick that people commit offences and never get punished
Saturday, 16 November , 2024