فعل عبارتی «Clear off» به چه معناست؟
فعل عبارتی (phrasal verb) Clear off به معنای “جایی را به سرعت ترک کردن” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Leave somewhere quickly مثال: As soon as the trouble started, we cleared off همون موقع که دردسر شروع شد ما به سرعت آنجا را ترک کردیم.
دو اصطلاح I’m into you &I’m onto you
تفاوت دو اصطلاح I’m into you &I’m onto you I’m into you بهت علاقه دارم، دوست دارم I’m into football من به فوتبال علاقه دارم I’m into cars من به ماشین ها علاقه دارم I’m onto you=I’m aware of you می دونم یه کار بدی انجام دادی /حواسم بهت هست، پاییدن کسی I’m about to […]
اصطلاح چشم زدن
Jinx=give someone bad luck .yesterday Ali jinxed me علی دیروز منو چشم زد give someone evil eyes yesteday Ali gave me the evil eye
اصطلاح put your mind at ease
I didn’t see that coming فکرشم نمیکردم put your mind at ease ذهنتو درگیر نکن
اصطلاح Shut your face
اصطلاح shut your faceخفه خون بگیر don’t get mushy احساساتی نشو ?were you spying on me داشتی منو می پاییدی؟ keep ear to the ground گوش به زنگ باش
اصطلاح I beg to differ
this job is demanding این کار پر زحمتی است I don’t have the heart دلشو ندارم I beg to differ مخالفم، باهات موافق و هم عقیده نیستم keep an open mind پیش داوری نکن، قضاوت ممنوع
چگونه «صفت تفضیلی» را در جمله تاکید کنیم؟
به منظور تاکید بر یک صفت می توانیم از کلماتی مانند much, a lot و so much استفاده کنیم. We had much more rain this year than last yearThis summer was a lot hotter than last summer استفاده تنهایی از Very برای تاکید بر صفت تفضیلی توصیه نمی شود. He was very taller than his […]
مهمترین پیشوندها در زبان انگلیسی
prefix پیشوندها کلماتی هستند که به اول لغات اضافه می شوند و معنی آن را تغییر می دهند. مهمترین پیشوندها: en– enable,enlargeem – empover,embossdis – disconnect, disappearun – unhappy,unkindmis – misguide, misunderstandin – informal, incompleteim – impossible, impoliteir – irregular, irreleventil – illigal, illiterate نکته مهم: پیشوندهای منفی ساز=dis, un, mis, in, ir, il, im,
چند اصطلاح کاربردی (۸۶)
Just becauseهمینطوری Let’s kiss and makeupبیا همو ببوسیم و آشتی کنیم to Put on makeupآرایش کردن Make your mind upتصمیمت رو بگیر Take medicineدارو خوردن You made my blood boilخونم رو به جوش آوردی home sweet homeهیچجا خونه آدم نمیشه I have a crush on youاینو شما بگید my way or the highwayحرف، حرف منه […]
چند واژه متضاد (۷)
Bottom /Top پایین /بالا intelligent/stupidباهوش/احمق wet/dryمرطوب/خشک heavy/light سنگین/سبک hard/softسخت/نرم weak/strongضعیف/قوی rich/poorثروتمند/فقیر young/old جوان/ پیر present/ absent حاضر/غایب Build /Destroy ساختن/ خراب کردن Callous /Sensitive بی احساس/ حساس Domestic/ Foreign داخلی/ خارجی
چند اصطلاح کاربردی (۸۵)
Hang out synonyms=relax , chill (slang), chill out (slang), laze around پاتوق/ علاف گشتن He hung out with his friends all day yesterday او دیروز تمام روز را با دوستانش وقت گذراند All-nighter=pull an all nighter شب زنده دار/ شبکار The poker game turned into an all-nighter بازی پوکر به یک بازی شبانه تبدیل شد […]
Saturday, 16 November , 2024