فعل عبارتی «Clear off» به چه معناست؟ 26 آبان 1403

فعل عبارتی «Clear off» به چه معناست؟

فعل عبارتی (phrasal verb) Clear off به معنای “جایی را به سرعت ترک کردن” است.   مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Leave somewhere quickly     مثال: As soon as the trouble started, we cleared off همون موقع که دردسر شروع شد ما به سرعت آنجا را ترک کردیم.

بایگانی‌های آخرین اخبار - صفحه 167 از 323 - الفبای زبان
نکوداشتی برای اخوان‌ثالث 04 شهریور 1402

نکوداشتی برای اخوان‌ثالث

به مناسبت سی‌وسومین سالگرد درگذشت مهدی اخوان‌ثالث، مراسم نکوداشتی برای این شاعر برگزار می‌شود. به گزارش الفبای زبان، این مراسم روز چهارشنبه، هشتم شهریورماه از ساعت ۱۷ در سالن حافظ خانه اندیشمندان علوم انسانی واقع در خیابان استاد نجات‌الهی، خیابان ورشو برگزار می‌شود. در این نشست که هفدهمین نشست کارگروه ادبیات انجمن ایران‌شناسی است، محمود […]

?So what 04 شهریور 1402

?So what

?What does it make که چی بشه؟ !The hell with it به درک! ?What’s the use فایده‌ش چیه؟ ?So what خب که چی؟ ?Who cares کی اهمیت میده؟

!Slam the door 04 شهریور 1402

!Slam the door

!Get off my back دست از سرم بردار! !You slammed the door تو در رو به هم کوبیدی! Slam the door محکم بستن / به هم کوبیدن در

!I care about you 04 شهریور 1402

!I care about you

You know, you may find this hard to believe شاید باورش برات سخت باشه! I care about you برام مهمی And I just want to make sure that you don’t get hurt میخوام خیالم راحت بشه که آسیبی بهت نمیرسه

01 شهریور 1402

To be hard on someone

To be hard on someoneسخت گیر، وسواس و سختگیر To not manage someone very strictly or to not be critical Example:You don’t have to be so hard on your.employees to be successfull

داستان کوتاه (۳۰) 01 شهریور 1402

داستان کوتاه (۳۰)

The Secret of Success A young man asked Socrates the secret of success. Socrates told the young man to meet him near the river the next morning. They met. Socrates asked the young man to walk with him into the river. When the water got up to their neck, Socrates took the young man by […]

داستان کوتاه (۲۹) 01 شهریور 1402

داستان کوتاه (۲۹)

The Secret of Success A young man asked Socrates the secret of success. Socrates told the young man to meet him near the river the next morning. They met. Socrates asked the young man to walk with him into the river. When the water got up to their neck, Socrates took the young man by […]

تفاوت های still, yet, already 01 شهریور 1402

تفاوت های still, yet, already

زمانی که درباره چیزی صحبت می کنیم که در زمانی در گذشته آغاز شده و همچنان جزو ثابتی از زمان حال است، باید از still استفاده کرد. تمام جمله های این چنینی که حاوی still هستند باید ساختاری مثبت داشته باشند. ?Is it still snowingهنوز برف می باره؟ .Are you still eating fast food? I […]

اصطلاح catch a glimpse of 01 شهریور 1402

اصطلاح catch a glimpse of

catch a glimpse of =catch sight, get a look دید زدن پنهانی/نگاه اجمالی انداختن به چیزی/ یک نظر دیدن Thousands of people had gathered, hoping to catch a glimpse of the Queen هزاران نفر جمع شده بودند، به امید اینکه یک نظر به ملکه ببینند glimpse of memories مرور خاطرات در یک لحظه As she […]

اصطلاح beat a record 01 شهریور 1402

اصطلاح beat a record

beat a record=outpace رکورد زدن/پیشی گرفتن از همه She broke the record for the 5,000 metres او رکورد ۵۰۰۰ متر را شکست With his speed, I think he’ll break a record for running before he graduates from high school با سرعتش، فکر می کنم قبل از فارغ التحصیلی از دبیرستان، رکورد دویدن را خواهد شکست